4 h 12 min

1933 بر بال باد نشستن6/10✍️شهرنوش پارسی پو‪ر‬ هزارداستانHazardastan

    • Libros

📙بر بال باد نشستن
✍️شهرنوش پارسی پور
🎙صدای: حسین لی
از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.
بر بالباد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، وادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متنمسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال وپوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاهافسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروسو داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ىروايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور رانخوانده رها كنيم
--- Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

📙بر بال باد نشستن
✍️شهرنوش پارسی پور
🎙صدای: حسین لی
از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.
بر بالباد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، وادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متنمسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال وپوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاهافسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروسو داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ىروايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور رانخوانده رها كنيم
--- Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

4 h 12 min