Hafez Artistry - هنر حافظ Hossein Sadeghifard - حسین صادقی فرد
-
- Kunst
-
حافظ بخونیم و از خوندنش لذت ببریم :)
لطفاً پیشنهادات و انتقادات و نکتههای خودتون رو توی توییتر و ایستاگرام بهمون بگین.
@hafezartistry
اگه دوس داشتین توی سایت «حامی باش» ازمون حمایت کنین.
-
قسمت 44 - چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نهای دلبرا، خطا اینجاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید
تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست
در اندرون من خستهدل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
بنال، هان که از این پرده کار ما به نواست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
نخفتهام ز خیالی که میپزم شبهاست
خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم
گرم به باده بشویید حق به دست شماست
از آن به دیرِ مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد، همیشه در دل ماست
چه ساز بود که بنواخت دوش آن مطرب
که رفت عمر و دماغم هنوز پُر ز هواست
ندای عشق تو دوشم در اندرون دادند
فضای سینۀ حافظ هنوز پر ز صداست
حمایت مالی از هنر حافظ
حمایت برای ساکنان خارج از ایران
توییتر هنر حافظ
اینستاگرام هنر حافظ -
قسمت 43- حجاب چهرۀ جان میشود غبار تنم
حجاب چهرهٔ جان میشود غبارِ تنم
خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم
چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست
روم به گلشنِ رضوان، که مرغ آن چمنم
عیان نشد که چرا آمدم، کجا رفتم
دریغ و درد که غافل ز کارِ خویشتنم
چگونه طوف کنم در فضایِ عالم قدس؟
که در سراچهٔ ترکیب، تختهبند تنم
اگر ز خون دلم بوی شوق میآید
عجب مدار که همدرد نافهٔ ختنم
طرازِ پیرهن زرکشم مبین چون شمع
که سوزهاست نهانی درون پیرهنم
بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار
که با وجودِ تو کَس نشنود ز من که منم
حمایت مالی از هنر حافظ
حمایت برای ساکنان خارج از ایران
توییتر هنر حافظ
اینستاگرام هنر حافظ -
قسمت 42 - دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند
دانی که چنگ و عود چه تَقریر میکنند؟
پنهان خورید باده که تکفیر میکنند
ناموسِ عشق و رونقِ عُشّاق میبَرند
منع جوان و سرزنش پیر میکنند
جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز
باطل در این خیال که اِکسیر میکنند
گویند رمزِ عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتیست که تَقریر میکنند
ما از برونِ در شده مغرورِ صد فریب
تا خود درونِ پرده چه تدبیر میکنند
تشویشِ وقتِ پیرِ مُغان میدهند باز
این سالِکان نِگَر که چه با پیر میکنند
صد مُلکِ دل به نیم نظر میتوان خرید
خوبان در این معامله تَقصیر میکنند
قومی به جِدّ و جهد نهادند وصلِ دوست
قومی دگر حواله به تقدیر میکنند
فِی الجُمله اعتماد مَکُن بر ثباتِ دَهر
کاین کارخانهایست که تغییر میکنند
مِی خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند
آواز: سیدرضا طباطبایی
محمدرضا لطفی
حمایت مالی از هنر حافظ
حمایت برای ساکنان خارج از ایران
توییتر هنر حافظ
اینستاگرام هنر حافظ -
قسمت 41 - دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعهٔ پرتوِ ذاتم کردند
باده از جام تجلی صفاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بعد از این رویِ من و آینهٔ وصف جمال
که در آن جا خبر از جلوهٔ ذاتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد
که بِدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
اینهمه شهد و شکر کز سخنم میریزد
اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند
همّت حافظ و انفاس سحرخیزان بود
که ز بند غم ایّام نجاتم دادند
آواز: محمد اصفهانی
دکلمۀ ابتدایی: هوشنگ ابتهاج
تار شور و ابوعطا زمینۀ این قسمت: محمدرضا لطفی، امیر احدی
حمایت مالی از هنر حافظ
لینک حمایت برای خارج از ایران
توییتر هنر حافظ
اینستاگرام هنر حافظ -
قسمت 40 - حاشا که من به موسم گل ترک می کنم
حاشا که من به موسم گل ترک می کنم
من لاف عقل میزنم این کار کی کنم
مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم
در کار چنگ و بربط و آواز نی کنم
از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت
یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم
کو پیک صبح تا گلههای شب فراق
با آن خجستهطلعت فرخنده پی کنم
کی بود در زمانه وفا جام می بیار
تا من حکایت جم و کاووس و کی کنم
از نامۀ سیاه نترسم که روز حشر
با فیض لطف او صد از این نامه طی کنم
این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست
روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم
آواز استاد نادر گلچین، نوازندگان: منصور صارمی، حبیبالله بدیعی
تار سهگاه زمینۀ این قسمت: استاد محمدرضا لطفی
حمایت مالی از هنر حافظ
لینک حمایت برای خارج از ایران
توییتر هنر حافظ
اینستاگرام هنر حافظ -
قسمت 39 - رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید
صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست؟
فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید؟
ز روی ساقی مهوش گلی بچین امروز
که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید
چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد
که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید
من این مرقع رنگین چو گل، بخواهم سوخت
که پیر باده فروشش به جرعهای نخرید
عجایب ره عشق ای رفیق، بسیار است
ز پیش آهوی این دشت، شیر نر بدوید
به کوی عشق منه بی دلیل راه قدم
که گم شد آن که در این ره به رهبری نرسید
مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید
ز میوههای بهشتی چه ذوق دریابد
هرآنکه سیب زنخدان شاهدی نگزید
خدای را مددی ای دلیل راه حرم
که نیست بادیۀ عشق را کرانه پدید
گلی نچید ز بستان آرزو حافظ
مگر نسیم مروت در این هوا نوزید؟
سنتورنوازی از استاد رضا ورزنده، آواز استاد محمودی خوانساری
حمایت مالی از هنر حافظ
لینک حمایت برای خارج از ایران
توییتر هنر حافظ
اینستاگرام هنر حافظ