یک پرونده رادیو فردا
-
- Society & Culture
-
«یک پرونده» پادکستی است که هر هفته به بررسی پروندهای در زمینه حقوق بشر اختصاص دارد. جمهوری اسلامی در زمینه نقض حقوق بشر سابقهای به قدمت عمرش دارد، و بسیاری از پروندهها در همین زمینه امکان و اجازه طرح شدن در دستگاه قضایی را ندارند. یک پرونده هر شنبه با مخاطبان رادیوفردا به اشتراک گذاشته میشود.
-
چطور فاطمه سپهری به مخالف صریح خامنهای تبدیل شد؟
از مرداد ۱۳۹۸ که فاطمه سپهری و ۱۳ زن دیگر خواستار استعفای علی خامنهای شدند، نام این فعال مشروطهخواه با زندان و محرومیت گره خورد؛ پرونده پشتِ پرونده و حکم پشتِ حکم. فاطمه سپهری کیست و چطور یکی از صریحترین مخالفان جمهوری اسلامی و خامنهای شد؟ در قسمت ۳۰ پادکست «یک پرونده» از فاطمه سپهری حرف میزنیم.
-
اهمیت «سعید مدنی» بودن
این قسمت از پادکست یک پرونده به سعید مدنی اختصاص دارد که با پژوهشهای تأثیرگذار و مهماش در فضای دانشگاهی و علمی ایران شناخته میشود. جامعهشناسی که سالها تلاش کرده بر بخشهای نادیده و پنهانمانده جامعه ایرانی نور بیفکند و معضلات و آسیبهای اجتماعی این بخشها را به نمایش بگذارد. او از ۱۴ فروردین در حالی به زندان دماوند تبعید شده که سومین سال از محکومیت ۹ سالهاش را پشت سر میگذارد.
-
ماشالله کرمی؛ جهان را سوی داد میخواند
این قسمت از پادکست «یک پرونده»، به ماشالله کرمی، پدر محمدمهدی کرمی اختصاص دارد. مردی که بیش از ۸ ماه، از ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ زندانیست. در همان زندانی که پسرش، آخرین روزها و آخرین ساعات زندگیاش را گذراند و همانجا آخرین نفسهایش را کشید تا سپیده دم ۱۷ دی ۱۴۰۱ که اعدامش کردند. حالا این پدر است پشت دیوارهای بلند همان زندان، ندامتگاه مرکزی کرج، که به قول فردوسی بزرگ، جهان را سوی داد میخواند.
-
نوروز در زندان؛ از فردوسی تا تاناکورا
در یکی از سلولهای بند ۲۰۹ زندان اوین، یکی هفت سین نوروز را روی دیوار حک کرده بود، یکی از زندانیان سیاسی میگفت با همین دیوار، سال را تحویل کرده. توی یک سلول دیگر در بند ۲۴۰ زندان اوین، یکی اسامی سینهای سفره نوروز را، روی دیوار نوشته و همین شده بود سفره هفت سین نوروز زندانیانی که به این سلول گذرشان افتاده. نوروز در زندان چه شکلی است؟
در این قسمت از پادکست یک پرونده به زندان اوین میرویم و از بندتکانی و هفت سین و نوروز پشت دیوارهای بلند این زندان میگوییم. -
منوچهر بختیاری؛ او هم پدر کسی است
از آبان ۹۸ تا همین الان که منوچهر بختیاری در زندان چوبیندر قزوین زندانی است اسم او با بازداشت و بازجویی و زندان و تبعید گره خورده است. مردی که تا پیش از آن، سرش به معاملات املاک و کارگاه کوچک پستهاش گرم بود حالا مدتهاست که نه به آن املاکی پا گذاشته و نه به آن کارگاه کوچکی که ادارهاش را به پویای ۲۷ سالهاش سپرده بود.
پویا بختیاری گفت من هم پسر کسی هستم و رفت و پدر و مادرش پرچم دادخواهی را دست گرفتند. در این قسمت از پادکست یک پرونده از پدرش منوچهر بختیاری حرف میزنیم. -
پاکبان پل نیایش؛ چرا پیکر بیجان الیاس چشم نداشت؟
۶ سال پیش یک نوجوان ۱۳ ساله افغان برای کارگری راهی ایران شد، بهمن امسال پیکر بیجانش به افغانستان بازگشت. با هر کدام از اعضای خانوادهاش که حرف میزنم میپرسند چرا پیکر بیجان الیاس چشم نداشت؟ در این قسمت از پادکست یک پرونده از الیاس محمدی حرف میزنیم؛ پاکبان پل نیایش.
Avis des utilisateurs
نقدی بر مرگ در تبعید یک پرونده
مرگدر تبعید برای بسیاری چنین نیست که غمناک از آن یاد شده است. ته این گفتار جز یاس چیزی باقی نمی کذارد که خودش ضد زندگی وانقلابی است که زندگی در آن موج میزند علیه حکومت ضد زندگی وآزادی. فقطیکمثالبیاورمتا اصلقضیه برایتان معلوم شود. خواننده گوگوشی که ۲۵ سال از خواندن منع شده بود و وقتی به خارج آمد توانست بخواند وار انسانیت خود بهره ببرد یاسی در آن پیدا می کنید!؟ وطن منظور ارتباط های انسانی است عمیقا در روح وروان ما جای می گیرد. چرا اینرا با خاک یک سر زمین با مرز هایی که دورش کشیدند یکی میگیرید؟! ما در کمپین علیه سنگسار سکینه محمد آشتیانی موفق شدیم احکام سنگسار که ۳۳ سال در آن مملکت جاری بود از همین خارج کشور در "تبعید" خاتمه دهیم. سازمان دهندگان این کمپین در راس اش مینا احدی وحزب کمونیست کارگری بود. همان هایی که رسانه تایی مثلبیبیسی و رادیو فردا یک مصاحبه هم با مینا احدی نکردند. زنانی که در چاله همان خاک وارد می شدند سنگسار می شدند، خاکش پرستش ندارد. انسان هایی که چنین انسانیت وموجودیت زیستی اشان نفی می شود پرستش دارد. کتاب ها باید نوشت که در مقابل این خاکپرستی قد راست کند تا انسانیت مقام خود را پیدا کند. از شما میخواهم در مقابل انسانیت قرار نگیرید و روحیه این انسان را بیش از این لطمه نزنید. من خودم ۳۷ ساله در تبعید هستم. حکماعدام داشتم در ایران. در این ۳۷ ساله توانستم بسیار بیضتر مثل انسان زیست کنم تا اگردر ایران جهنم زده زیست میکردم. یکلحظه هم علیه این جهنمدر ایران خاموش ننشستم ومبارزه امرا کردم. با انسان های بسیاری در خارج کشور ارتباط برقرار کردم که طعمانسانیت را به معنای واقعی چشیدم. از اینبایت بسیار انرژی در راه مبارزه ام علیه این نظام جهنمی اسلام بدست آورده امبرای پایانی برای این زندگی که برایم باقی مانده است. امید چنین وضعیتی را برای شما در خارج کشور دارم. در کنار ما در صف انقلاب زن "زندگی" آزادی باشید. زندگی در تبعید را تبدیل کنیم به زندگی سفرای انقلاب انسانی زن زندگی آزادی!