35 min

قسمت اول- وِلا‪ت‬ Radio Saraziri - رادیو سرازیری

    • Pasatiempos

فیلم سیتی آو گاد اینجوری شروع میشه که راکت شخصیت اصلی فیلم، توی یه کوچه بین جماعت گنگستر و پلیسها گیر می­کنه. می خواست مرغ فراری گنگسترها رو بگیره که پلیسها از ته کوچه پیداشون شد. همونجوری که با ژست دروازه بانی که منتظر پنالتیه واستاده تو کوچه، دوربین دورش می چرخه و اون و پلیسا و گنگسترا رو می بینیم. روی این تصویر در حال چرخش اولین دیالوگ فیلم شروع میشه. راکت می گه: یه عکس می تونه زندگی منو عوض کنه، ولی تو شهر خدا اگه فرار کنی گیرت می ندازن. اگه بمونی هم باز گیر میفتی. اینجا همیشه اینطوری بوده. حداقل از زمان بچگی من.

بعضی وقتا که ایمان خاطرات ولات رو تعریف می کنه، من یاد این سکانس می افتم. اونطور که پسرخاله ایمان می گه، اگه ایمان توی اون فضا می موند و یه روزی از ولات نمیومد بیرون، الان یا یه آدم شلاق به دست بود یا تفنگ به دست. ولی ایمان هم مثل راکت، شهر خدا رو ول کرد و ول نکرد.

فیلم سیتی آو گاد اینجوری شروع میشه که راکت شخصیت اصلی فیلم، توی یه کوچه بین جماعت گنگستر و پلیسها گیر می­کنه. می خواست مرغ فراری گنگسترها رو بگیره که پلیسها از ته کوچه پیداشون شد. همونجوری که با ژست دروازه بانی که منتظر پنالتیه واستاده تو کوچه، دوربین دورش می چرخه و اون و پلیسا و گنگسترا رو می بینیم. روی این تصویر در حال چرخش اولین دیالوگ فیلم شروع میشه. راکت می گه: یه عکس می تونه زندگی منو عوض کنه، ولی تو شهر خدا اگه فرار کنی گیرت می ندازن. اگه بمونی هم باز گیر میفتی. اینجا همیشه اینطوری بوده. حداقل از زمان بچگی من.

بعضی وقتا که ایمان خاطرات ولات رو تعریف می کنه، من یاد این سکانس می افتم. اونطور که پسرخاله ایمان می گه، اگه ایمان توی اون فضا می موند و یه روزی از ولات نمیومد بیرون، الان یا یه آدم شلاق به دست بود یا تفنگ به دست. ولی ایمان هم مثل راکت، شهر خدا رو ول کرد و ول نکرد.

35 min