
5 épisodes

تاکسی ایرانشهر - صِداسَوار Archives | RoohCast Rooh Savar
-
- Actualités
-
-
5,0 • 1 note
-
تقریبا در همه جای دنیا تاکسی یکی از مکانهایی هست که آدمها از هر دری اونجا سخن میگن. رانندههای تاکسی هم از کسانی هستند که خیلی خوب در بحث مشارکت میکنند. و بعضی وقتها حرفهای حکیمانهای ازشون میشنویم.
شاید یک دلیلش تجربهٔ زیستهٔ بسیار غنیِ اونها باشه. چه تجربههای شخصیِ خودشون، و چه تجربههایی که مسافرها به اونها انتقال میدن. خدا میدونه هجم اطلاعات و دادههای یک راننده تاکسی چند ترابایته. به احتمال زیاد این قدر زیاد هست که برای آموزش یک الگوریتم هوش مصنوعیِ تحلیل و مشاوره کافی باشه.
من روحالله شهسوار هستم. نویسندهٔ وبلاگ روحسوار و رانندهٔ تاکسی ایرانشهر. ۳۷ سالمه. متولد مشهد و اهل خراسانم هستم. ده سالی هست که در پاریس زندگی میکنم و در حال حاضر موسس و مدیرعامل یک استارتآپ در حوزهٔ هوش مصنوعی و رسانه هستم. مهمونها و مسافرهای تاکسی من افرادی هستند که در پایان دوران جوانیشون بسر میبرند اما تجربههای خیلی زیادی را از سر گذروندن. به قول معروف آدمهای دنیا دیدهای هستند و دنیایی که ما در اون زندگی میکنیم را بخوبی تجربه و زندگی کردن و حتی گهگاه نقشی در تقییر و تحولهای این دنیا داشتن.ازشون خواستم که بر مبنای این تجربهها بشینیم و باهم دربارهٔ ایران صحبت کنیم.
از مهمانهام خواستم که دربارهٔ مسائل روز صحبت نکنند و بحث را در چهارچوب مسائل کلان نگه دارند. اینطوری شاید گفتوگوی ما ماندگارتر شود. برای امتحان، دو گفوگوی اول را یک سال پیش در بهار ۱۳۹۸ ضبط کردم و پس از یک سال داریم آنها را در بهار ۱۳۹۹میشنویم.
-
مسافر دوم : حسین درخشان و رسانه – تاکسی ایرانشهر #۲
حسین درخشان پدر وبلاگ فارسی لقب گرفته است و از نخستین (و شاید نخستین) وبلاگنویس ایرانی و فارسی زبان است. او از پیشقراولهای نسل روزنامهنگارهای دیجیتال است. پس از فراز و نشیبهای زیاد در زندگی حرفهای، حسین درخشان امروز نه تنها در ایران، بلکه در سطح جهانی از پژوهشگرانِ برجسته در موضوع رسانههای دیجیتال، سانسور و آیندهٔ رسانه شناخته میشود.
در دومین شماره از تاکسی ایرانشهر با او دربارهٔ هوش مصنوعی و تاثیر آن در زندگی بشر و همچنین در آیندهٔ دموکراسی و رسانه در دنیای مدرن، شکلهای مدرنِ سانسور و جنگ روانی و… به گفتوگو نشستیم.
در طی گفتوگو حسین درخشان به چند منبع اشاره کرد که در ادامه میآید :
Information disorder: Toward an interdisciplinary framework for research and policy making -
تاکسی ایرانشهر – مسافر اول – حمزه غالبی : مسئلههای ما
تقریبا در همه جای دنیا تاکسی یکی از مکانهایی هست که آدمها از هر دری اونجا سخن میگن. رانندههای تاکسی هم از کسانی هستند که خیلی خوب در بحث مشارکت میکنند. و بعضی وقتها حرفهای حکیمانهای ازشون میشنویم.
شاید یک دلیلش تجربهٔ زیستهٔ بسیار غنیِ اونها باشه. چه تجربههای شخصیِ خودشون، و چه تجربههایی که مسافرها به اونها انتقال میدن. خدا میدونه هجم اطلاعات و دادههای یک راننده تاکسی چند ترابایته. به احتمال زیاد این قدر زیاد هست که برای آموزش یک الگوریتم هوش مصنوعیِ تحلیل و مشاوره کافی باشه.
من روحالله شهسوار هستم. نویسندهٔ وبلاگ روحسوار و رانندهٔ تاکسی ایرانشهر. ۳۷ سالمه. متولد مشهد و اهل خراسانم هستم. ده سالی هست که در پاریس زندگی میکنم و در حال حاضر موسس و مدیرعامل یک استارتآپ در حوزهٔ هوش مصنوعی و رسانه هستم. مهمونها و مسافرهای تاکسی من افرادی هستند که در پایان دوران جوانیشون بسر میبرند اما تجربههای خیلی زیادی را از سر گذروندن. به قول معروف آدمهای دنیا دیدهای هستند و دنیایی که ما در اون زندگی میکنیم را بخوبی تجربه و زندگی کردن و حتی گهگاه نقشی در تقییر و تحولهای این دنیا داشتن.ازشون خواستم که بر مبنای این تجربهها بشینیم و باهم دربارهٔ ایران صحبت کنیم.
از مهمانهام خواستم که دربارهٔ مسائل روز صحبت نکنند و بحث را در چهارچوب مسائل کلان نگه دارند. اینطوری شاید گفتوگوی ما ماندگارتر شود. برای امتحان، دو گفوگوی اول را یک سال پیش در بهار ۱۳۹۸ ضبط کردم و پس از یک سال داریم آنها را در بهار ۱۳۹۹میشنویم.
اولین مهمان من حمزه غالبی است. حمزه ۳۷ سال پیش در یزد بدنیا آمده. کمربند سیاه کاراته داره. تیزهوشان بوده. در یزد لیسانس مهندسی برق خونده و در تهران در دانشگاه تربیت مدرس کارشناسیِ ارشد اندیشهٔ سیاسی خوانده. در دههٔ هشتاد از وبلاگنویسهای پرخواننده بوده و همچنین نایبرییس شاخهٔ دانشجویان جبههٔ مشارکت در همین دوره بوده. مدیر اجرایی موسسهٔ توحید و تعاون بوده. در سال ۱۳۸۸ مسئول شاخهٔ جوانان ستاد میرحسین موسوی بوده و به دلیل همین فعالیتها همون سال مهاجرت سیاسی به فرانسه کرده. در پاریس دوباره علوم سیاسی خونده. مدتی رییس هیاتمدیرهٔ یک ان جی اوی اروپایی در حوزهٔ کارآفرینی برای مهاجران بوده. برای مدت کوتاهی به آمریکا رفته و در یک دوره در کندی اسکول دانشگاه هاروارد شرکت کرده. دوباره در پاریس کارشناسی ارشد در در ام بی ای گرفته و در چند سال اخیر در تاسیس چند استارت آپ در حوزهٔ تک فعالیت داشته و الان هم در همین زمینه مشغوله. -
انقلابِ رعایا – احسان نراقی، هادی خانیکی، حمیدرضا جلاییپور – ۱۳۸۷
این پادکست را در بهمن ماه ۱۳۸۶آماده کرده بودم که به دلایل فنی امکان آپلودش در آن زمان فراهم نشد و چند ماه بعد منتشر شد.
در این پس از پی صحبت با احسان نراقی، هادی خانیکی و حمیدرضا جلایی پور نشستیم.
* امروز بعد از دوازده سال که این برنامه را گوش میکنم، آن نگاه بدبینی که به انقلاب بهمن ۱۳۵۷ داشتم را ندارم. اما کماکان بر کار عمیق شهروندی باور دارم. -
سوسن شریعتی دربارۀ پدرش می گوید – ۱۳۸۶
سوسن شریعتی دربارۀ پدرش می گوید
این پادکاست را زمستان سال ۱۳۷۸ تهیه کرده بودم
سخنرانی در دفتر جبهۀ مشارکت در مشهد برگزار شد.
-
صدای بهمن – اولین پادکاست روح ســوار ۱۳۸۶
این اولین پادکستی هست که ساختم. سال ۱۳۸۶ بود. سرما خورده بودم و برای همین صدام تودماغی است 🙂 . آن موقع خیلی کم بودن آدمهایی که سراغ پادکاست رفته باشند. گاهی بعضیا شعری میخواندند و صداشان را ضبط میکردند و رو اینترنت میگذاشتند.
اما که برنامهساز کم بود. مسعود بهنود از اولین (افراد شناخته شده)ای بود که ساخت پادکاست را آغاز کرده بود. افراد دیگری هم بودند. من هم شروع کردم و چند تا برنامه همان موقع ساختم.اینی که الان اینجا میذارم، اولیش است.