عشق❤ Maede.rahmdel
-
- Fiction
جایی برسی که اینقدر امن باشه آدم بگه ؛خب...ولی می لرزید..
-
روز به روز بیشتر حل میشد تو خودش
اینطوری بود که تو اون دونستن ازش،می فهمیدی هیچ چیزی نمیدونی ازش
-
بزرگوار ما دیگه چشممون ترسیده بدجورم ترسیده
این ترسیدن کجاها و اون ترسیدن کجاا
-
دلم برای من کنار تو تنگ شده،برای تو کنار من.. برای ما.
تو شاید دلت برای من تنگ بشه اما من ن....
-
بلد نیستم دوستت نداشته باشم
میدونی! زندگی کردن بلدی میخواد ولی من بلد نیستم بدون تو زندگی کنم
-
میام تو خوابت قدم میزنم...تا خووود صبح...
میشینم جلوی پنجره اتاقت ،نگاه میکنم ..
-
من که تا ابد دلتنگ نمی مونم.....
آدم به هر چیزی عادت می کنه حتی به تنهایی.. حتی به دلتنگیش🙂