Ganj e Hozour Programs Parviz Shahbazi
-
- Technology
Interpretations of Rumi's poems in Farsi and English under Ganj e Hozour (Treasure of Presence)
-
Ganje Hozour audio Program #1004
برنامه صوتی شماره ۱۰۰۴ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی تاریخ اجرا: ۳۰ آوریل ۲۰۲۴ - ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳برای دستیابی به فایل پادکست برنامه ۱۰۰۴ بر روی این لینک کلیک کنید.برای دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت mp3 بر روی این لینک کلیک کنید.متن نوشته شده برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت رنگی)متن نوشته شده برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)متن نوشته شده پیغامهای تلفنی برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت رنگی)متن نوشته شده پیغامهای تلفنی برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF (نسخه ریز مناسب پرینت)تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF (نسخه درشت مناسب خواندن با موبایل) خوانش تمام ابیات این برنامه - فایل صوتیخوانش تمام ابیات این برنامه - فایل تصویریبرای دستیابی به اطلاعات مربوط به جبران مالی بر روی این لینک کلیک کنید.مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱۳۵۵دو چشم اگر بگشادی به آفتابِ وصالبرآ به چرخِ حقایق، دگر مگو ز خیالستارهها بنگر از ورایِ ظلمت و نورچو ذرّه رقصکنان در شعاعِ نورِ جلالاگرچه ذرّه در آن آفتاب درنرسدولی ز تابِ شعاعش شوند نورخِصال(۱)هر آن دلی که به خدمت خمید چون ابروگشاد از نظرش صد هزار چشمِ کمالدهان ببند ز حالِ دلم که با لبِ دوستخدای داند کو را چه واقعهست و چه حالمکن اشارت سویِ دلم که دل آن نیستمپر به سویِ همایانِ(۲) شه بدان پر و بالجراحتِ همه را از نمک بُوَد فریادمرا فراقِ نمکهاش شد وَبالِ(۳) وَبالچو مِلک(۴) گشت وصالت ز شمسِ تبریزینماند حیلهٔ حال و نه اِلتفات(۵) به قال(۱) خِصال: خصلتها، خویها(۲) هما: پرندهای دارای جثّهای نسبتاً درشت. قدما این مرغ را موجبِ سعادت میدانستند و میپنداشتند که سایهاش بر سر هرکسی افتد او را خوشبخت کند.(۳) وَبال: بدبختی، سختی، عذاب(۴) مِلک: دارائی، هرآنچه در تصرف کسی باشد و مالک آن بود.(۵) اِلتفات: توجه کردن-----------مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱۳۵۵دو چشم اگر بگشادی به آفتابِ وصالبرآ به چرخِ حقایق، دگر مگو ز خیالستارهها بنگر از ورایِ ظلمت و نورچو ذرّه رقصکنان در شعاعِ نورِ جلالمولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۳۰۱۳در حرکت باش از آنک، آبِ روان نَفسُرد(۶)کز حرکت یافت عشق سِرِّ سَراندازییجنبشِ جان کی کند صورتِ گرمابهیی؟صف شِکَنی کی کند اسبِ گداغازیی(۷)؟طبلِ غزا(۸) کوفتند، این دَم پیدا شودجنبشِ پالانیی(۹)، از فَرَسِ(۱۰) تازیی(۶) فِسُردن: یخ بستن، منجمد شدن(۷) گداغازی: ریسمان بازِ فقیر که گاه بر اسب چوبین نشیند.(۸) غزا: جنگ کردن با کافران در راه خدا(۹) پالانی: اسب کُندرو و باربر(۱۰) فَر
-
Ganje Hozour audio Program #1003
برنامه صوتی شماره ۱۰۰۳ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی تاریخ اجرا: ۱۶ آوریل ۲۰۲۴ - ۲۹ فروردین ۱۴۰۳برای دستیابی به فایل پادکست برنامه ۱۰۰۳ بر روی این لینک کلیک کنید.برای دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت mp3 بر روی این لینک کلیک کنید.متن نوشته شده برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت رنگی)متن نوشته شده برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)متن نوشته شده پیغامهای تلفنی برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت رنگی)متن نوشته شده پیغامهای تلفنی برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF (نسخه ریز مناسب پرینت)تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF (نسخه درشت مناسب خواندن با موبایل) خوانش تمام ابیات این برنامه - فایل صوتیخوانش تمام ابیات این برنامه - فایل تصویریبرای دستیابی به اطلاعات مربوط به جبران مالی بر روی این لینک کلیک کنید.مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱۳۵۸به گوشِ دل پنهانی بگفت رحمتِ کُلکه: هر چه خواهی میکن ولی ز ما مَسِکُل(۱)تو آنِ ما و من آنِ تو همچو دیده و روزچرا رَوی ز برِ من به هر غلیظ(۲) و عُتُل(۳)بگفت دل که: سُکُستن(۴) ز تو چگونه بُوَد؟چگونه بی ز دُهُلزن(۵) کند غَریو(۶) دُهُل؟همه جهان دُهُلَند و تویی دُهُلزن و بسکجا روند ز تو، چونکه بسته است سُبُل(۷)؟جواب داد که: خود را دُهُل شناس و مباشگهی دُهُلزن و گاهی دُهُل که آرد ذُل(۸)نجنبد این تنِ بیچاره تا نجنبد جانکه تا فَرَس(۹) بنجنبد بَر او نجنبد جُل(۱۰)دلِ تو شیرِ خدایست و نَفْسِ تو فَرَس استچنانکه مرکبِ شیرِ خدای شد دُلدُل(۱۱)چو درخورِ تکِ(۱۲) دُلدُل نبود عرصهٔ عقلز تنگنایِ خرد تاخت سویِ عرصهٔ قُل(۱۳)تو را و عقلِ تو را عشق و خارخار(۱۴) چراست؟که وقت شد که برویَد ز خارِ تو آن گُلاز این غم ارچه تُرُشروست، مژدهها بشنوکه گر شبی، سحر آمد وگر خماری، مُل(۱۵)ز آه آهِ تو جوشید بحرِ فضلِ الهمسافرِ اَمَلِ(۱۶) تو رسید تا آمُل(۱۷)دمی رسید که هر شوق از او رسد به مَشوق(۱۸)شَهی رسید کز او طوق(۱۹) زر شود هر غُل(۲۰)فِطام(۲۱) داد از این جیفه(۲۲) دایهٔ تبدیلدر آفتاب فکندهست ظِلِّ(۲۳) حق غُلغُلاز این همه بگذر، بیگه آمدهست حبیبشبم یقین شبِ قدر است، قُل لِلَیْلی طُل(۲۴)چو وحی سر کند از غیب، گوشِ آن سَر باشاز آنکه اُذْنُ مِنَ الرّاْس(۲۵) گفت صدرِ رُسُلتو بلبلِ چمنی، لیک میتوانی شدبه فضلِ حق چمن و باغ با دو صد بلبلخدای را بنگر در سیاستِ عالَمعقول را بنگر در صناعتِ اَنْمُ
-
Ganje Hozour audio Program #1002
برنامه صوتی شماره ۱۰۰۲ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی تاریخ اجرا: ۲ آوریل ۲۰۲۴ - ۱۵ فروردین ۱۴۰۳برای دستیابی به فایل پادکست برنامه ۱۰۰۲ بر روی این لینک کلیک کنید.برای دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت mp3 بر روی این لینک کلیک کنید.متن نوشته شده برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت رنگی)متن نوشته شده برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)متن نوشته شده پیغامهای تلفنی برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت رنگی)متن نوشته شده پیغامهای تلفنی برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF (نسخه ریز مناسب پرینت)تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF (نسخه درشت مناسب خواندن با موبایل) خوانش تمام ابیات این برنامه - فایل صوتیخوانش تمام ابیات این برنامه - فایل تصویریبرای دستیابی به اطلاعات مربوط به جبران مالی بر روی این لینک کلیک کنید.مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۵۵Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) #55, Divan e Shamsشبِ قدر است جسمِ تو، کز او یابند دولتهامَهِ بَدْر(۱) است روحِ تو، کز او بشکافت ظُلْمتهامگر تقویمِ یزدانی که طالعها در او باشدمگر دریایِ غُفرانی(۲) کز او شویَند زَلَّتها(۳)مگر تو لوحِ محفوظی(۴) که درسِ غیب از او گیرند؟و یا گنجینهٔ رحمت، کز او پوشند خِلعتهاعجب! تو بیتِ مَعموری(۵) که طوّافانَش(۶) اَملاکاند(۷)عجب! تو رَقِّ مَنشوری(۸)، کز او نوشند شربتهاو یا آن روحِ بیچونی، کز اینها جمله بیرونیکه در وی سرنگون آمد تأمّلها و فِکرتهاولی برتافت(۹) بر چونها مَشارِقهایِ(۱۰) بیچونی(۱۱)بر آثارِ لطیفِ تو، غلط گشتند اُلفَتها(۱۲)عجایب یوسفی چون مَه، که عکسِ اوست در صد چَهْاز او افتاده یعقوبان به دام و جاهِ ملّتهاچو زلفِ خود رَسَن(۱۳) سازد، ز چَهْهاشان براندازدکَشَدْشان در برِ رحمت، رهانَدْشان ز حیرتهاچو از حیرت گذر یابد، صفات آن را که دریابدخمش که بس شکسته شد عبارتها(۱۴) و عبرتها(۱۵)(۱) بَدْر: قرص کامل ماه، ماه شب چهاردهم قمری(۲) غُفران: آمرزش، بخشایش(۳) زَلَّت: لغزش و گناه(۴) لوحِ محفوظ: علم بیکرانهٔ پروردگار، اشاره به آیهٔ ۲۲، سورهٔ بروج (۸۵)(۵) بیتِ مَعمور: خانهای در مقابل کعبه (مَجازاً دلِ انسان)(۶) طوّافان: جمعِ طوّاف به معنی گردنده، طواف کننده(۷) اَملاک: جمعِ مَلَک، فرشتگان(۸) رَقِّ منشور: صفحهای گشاده، اشاره به آیهٔ ۳، سورهٔ طور (۵۲)(۹) تافت: تابید(۱۰) مَشارِق: مشرقها(۱۱) بیچون: بدون چگونگی(۱۲) اُلفَت: انس گرفتن، دوستی(۱۳) رَسَن: ریسمان، کمند(۱۴) عبارت: سخن گفتن، قیل و قال(۱۵) عبرت: پند و اندرز------------مولو
-
Ganje Hozour audio Program #1001
برنامه صوتی شماره ۱۰۰۱ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی تاریخ اجرا: ۱۲ مارس ۲۰۲۴ - ۲۳ اسفند ۱۴۰۲برای دستیابی به فایل پادکست برنامه ۱۰۰۱ بر روی این لینک کلیک کنید.برای دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت mp3 بر روی این لینک کلیک کنید.متن نوشته شده برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت رنگی)متن نوشته شده برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)متن نوشته شده پیغامهای تلفنی برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت رنگی)متن نوشته شده پیغامهای تلفنی برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF (نسخه ریز مناسب پرینت)تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF (نسخه درشت مناسب خواندن با موبایل) خوانش تمام ابیات این برنامه - فایل صوتیخوانش تمام ابیات این برنامه - فایل تصویریبرای دستیابی به اطلاعات مربوط به جبران مالی بر روی این لینک کلیک کنید.مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۳۰۵۰Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) #3050, Divan e Shamsخدایگانِ جمال و خلاصهٔ خوبیبه جان و عقل درآمد به رسمِ گُلکوبی(۱)بیا بیا، که حیات و نجاتِ خلق توییبیا بیا، که تو چشم و چراغِ یعقوبیقَدَم بنه تو بر آب و گِلم که از قَدَمتز آب و گِل برود تیرگی و محجوبیز تابِ تو برسد سنگها به یاقوتیز طالبیت رسد طالبی به مطلوبیبیا بیا، که جمال و جلال میبخشیبیا بیا، که دوایِ هزار ایّوبیبیا بیا تو، اگرچه نرفتهای هرگزولیک هر سخنی گویمت به مرغوبیبه جایِ جان تو نشین، که هزار چون جانیمحبّ و عاشقِ خود را تو کُش که محبوبیاگر نه شاهِ جهان اوست، ای جهانِ دُژَم(۲)به جانِ او که بگویی: چرا در آشوبی؟گهی ز رایَتِ(۳) سبزش، لطیف و سرسبزیز قلبِ(۴) لشکرِ هَیجاش(۵)، گاه مَقلوبی(۶)دمی چو فکرتِ نقّاش نقشها سازیگهی چو دستهٔ فرّاش(۷) فرشها روبیچو نقش را تو بروبی، خلاصهٔ آن رافرشتگی دهی و پرّ و بالِ کرّوبی(۸)خموش، آب نگهدار همچو مَشکِ درستور از شکاف بریزی، بدانکه معیوبیبه شمس مفخرِ تبریز از آن رسید دلتکه چُست دُلدُلِ(۹) دل مینمود مرکوبی(۱) گُلکوبی: مالیدنِ گُل زیر پای، مجازاً سیر و تفرّج(۲) دُژَم: غمگین و اندوهناک(۳) رایَت: بیرق، پرچم(۴) قلب: قسمت میانی لشکر، واژگون ساختن چیزی(۵) هَیجا: جنگ، کارزار(۶) مقلوب: تبدیلشده(۷) فرّاش: جاروب بلند دستهدار(۸) کرّوبی: آسمانی، منسوب به عالَمِ فرشتگان(۹) دُلدُل: نام اسب یا استری که حاکم اسکندریه به رسول اکرم فرستاده بود. در اینجا مطلق مَرکَب، اسب.------------مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۳۰۵۰Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) #3050, Divan e Shamsخدایگانِ جمال و خلاصهٔ خوبیبه جان و عقل درآمد به رسمِ گُلکوبی مولوی، مثن
-
GanjeHozour audio Program #1000
برنامه شماره ۱۰۰۰ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی تاریخ اجرا: ۵ مارس ۲۰۲۴ - ۱۶ اسفند ۱۴۰۲برای دستیابی به فایل پادکست برنامه ۱۰۰۰ بر روی این لینک کلیک کنید.برای دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت mp3 بر روی این لینک کلیک کنید.متن نوشته شده برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت رنگی)متن نوشته شده برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)متن نوشته شده پیغامهای تلفنی برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت رنگی)متن نوشته شده پیغامهای تلفنی برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF (نسخه ریز مناسب پرینت)تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF (نسخه درشت مناسب خواندن با موبایل) خوانش تمام ابیات این برنامه - فایل صوتیخوانش تمام ابیات این برنامه - فایل تصویریبرای دستیابی به اطلاعات مربوط به جبران مالی بر روی این لینک کلیک کنید.مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۵۱Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) #51, Divan e Shamsگر تو ملولی ای پدر، جانبِ یارِ من بیاتا که بهارِ جانها تازه کند دلِ تو رابویِ سلامِ یارِ من، لَخْلَخهٔ(۱) بهارِ منباغ و گُل و ثِمارِ(۲) من، آرَد سویِ جان، صبامستی و طُرفه(۳) مستیای، هستی و طُرفه هستیایمُلک و درازدَستیای(۴)، نعرهزنان که: «اَلصَّلا»(۵)پای بکوب و دست زن، دست در آن دو شَسْت(۶) زنپیشِ دو نرگسِ خوشش کُشته نگر دلِ مرازنده به عشقِ سَرکَشَم، بینیِ جان چرا کَشَم(۷)؟پهلویِ یارِ خود خوشم، یاوه چرا رَوَم؟ چرا؟جان چو سویِ وطن رَوَد، آب به جویِ من رَوَد(۸)تا سویِ گُولْخَن(۹) رَوَد طبعِ خسیسِ(۱۰) ژاژخا(۱۱)دیدنِ خسروِ زَمَن(۱۲)، شَعشَعهٔ(۱۳) عُقارِ(۱۴) منسخت خوش است این وطن، مینروم از این سراجانِ طربپرستِ(۱۵) ما، عقلِ خرابِ مستِ ماساغرِ(۱۶) جان به دستِ ما سخت خوش است، ای خداهوش برفت، گو(۱۷): «برو»، جایزه(۱۸) گو: «بشو گِرو»روز شدهست، گو: «بشو»، بیشب و روز تو بیامست رود نگارِ من، در بَر و در کنارِ منهیچ مگو، که یارِ من باکَرَم است و باوفاآمد جانِ جانِ من، کوریِ دشمنانِ منرونقِ گُلْسِتانِ من، زینتِ روضهٔ(۱۹) رضا(۱) لَخْلَخه: ترکیبی از عطرها و بوهای خوش(۲) ثِمار: جمعِ ثمر، میوهها(۳) طُرفه: عجیب، شگفت(۴) درازدَستی: تجاوز، دستاندازی، چشمداشت و طمع داشتن(۵) اَلصَّلا: دعوتِ عمومی(۶) شَسْت: قُلّاب ماهیگیری، «دو شَسْت» کنایه از موی جلوی سر است که به دو بخش تقسیم شود و بافته گردد.(۷) بینی کشیدن: افسار در بینی چارپا افکندن و او را به دنبال خود کشیدن و بردن. در اینجا یعنی منّت و استبدادِ من ذهنی را کشیدن.(۸) آب به جویِ کسی رفتن: کنایه از حصول خواسته
-
Ganje Hozour audio Program #999
برنامه شماره ۹۹۹ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی تاریخ اجرا: ۲۷ فوریه ۲۰۲۴ - ۹ اسفند ۱۴۰۲برای دستیابی به فایل پادکست برنامه ۹۹۹ بر روی این لینک کلیک کنید.برای دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت mp3 بر روی این لینک کلیک کنید.متن نوشته شده برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت رنگی)متن نوشته شده برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)متن نوشته شده پیغامهای تلفنی برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت رنگی)متن نوشته شده پیغامهای تلفنی برنامه با فرمت PDF (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF (نسخه ریز مناسب پرینت)تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF (نسخه درشت مناسب خواندن با موبایل) خوانش تمام ابیات این برنامه - فایل صوتیخوانش تمام ابیات این برنامه - فایل تصویریبرای دستیابی به اطلاعات مربوط به جبران مالی بر روی این لینک کلیک کنید.مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۴۸Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) #48, Divan e Shamsماهِ دُرُست(۱) را ببین، کو بشکست خوابِ ماتافت(۲) ز چرخِ هفتُمین(۳) در وطنِ خرابِ ماخواب بِبَر ز چشمِ ما، چون ز تو روز گشت شبآب مده به تشنگان، عشق بس است آبِ ماجملهٔ ره، چکیده خون از سرِ تیغِ عشقِ اوجملهٔ کو(۴) گرفته بو از جگرِ کبابِ ماشکّرِ باکَرانه(۵) را، شکّرِ بیکَرانه گفت:غِرّه(۶) شدی به ذوقِ خود، بشنو این جوابِ مارُوتُرشی چرا؟ مگر صاف نَبُد شرابِ تو؟از پیِ امتحان بخور یک قدح از شرابِ ماتا چه شوند عاشقان روزِ وصال، ای خداچونکه ز هم بشد جهان از بتِ بانقابِ مااز تبریز، شمسِ دین روی نمود، عاشقانای که هزار آفرین بر مَه و آفتابِ ما(۱) ماهِ دُرُست: ماه شبِ چهارده، ماهِ کامل، بدر(۲) تافت: تابید(۳) چرخِ هفتُمین: فلکِ هفتم، در اینجا منظور عرش است.(۴) کو: کوی، محلّه(۵) باکَرانه: محدود، متناهی(۶) غِرّه: مغرور------------مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۴۸Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) #48, Divan e Shamsماهِ دُرُست را ببین، کو بشکست خوابِ ماتافت ز چرخِ هفتُمین در وطنِ خرابِ مامولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۷۵۶Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Mathnavi), Book #6, Line #756 پس قیامت شو، قیامت را ببیندیدنِ هر چیز را شرط است این تا نگردی او، ندانیاش تمامخواه آن انوار باشد یا ظَلام(۷) عقل گردی، عقل را دانی کمالعشق گردی، عشق را دانی ذُبال(۸)(۷) ظَلام: تاریکی(۸) ذُبال: فتیلهها، شعلهها، جمعِ ذُبالَه------------مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۱۱۴۵Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Mathnavi), Book #3, Line #1145عقلِ جُزوی، گاه چیره، گَه نگونعقلِ کلّی، ایمن از رَیْبُ الْمَنُون(۹)عقل بفروش و، هنر حیرت بخررُو به خواری، نی بُخارا ای پسر(۹) رَیْبُ الْـمَنون: حوادثِ