رادیو جامعه (پادکست اجتماعی) IndependentPersian / ایندیپندنت فارسی
-
- News
پرونده، پادکست هفتگی ایندیپندنت فارسی است که فراتر از اخبار روزانه نگاهی متفاوت به موضوعات مهم مربوط به ایران دارد
-
مروری بر ایران خموشْ در سال ۱۴۰۲ و اما، نشسته بر شانه اش همای سعادت
تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در سال ۱۴۰۲ حتی حال و هوای فصول را هم تحت تاثیر قرار داد و سرما و بارشهایی که به طور معمول در اواخر پاییز و ابتدای زمستان از راه میرسید، در آخرین روزهای سال از راه رسیدند.
سال ۱۴۰۲ در شرایطی به آخرین برگهای تقویم رسیده که از روزهای نخست آن، اوضاع سیاسی ایران آرام نبود، شرایط معیشت و اقتصادی سختتر شده و سرکوب ها و اعدام معترضین و مخالفین حکومت ادامه داشته است.
ابتدای سال قیمت هر دلار آمریکا در محدوده ۴۲ هزار تومان قرار داشت و تورم بالای ۴۰ درصد بود. با نگاهی اجمالی به شرایط امروز در اسفندماه ۱۴۰۲ می بینیم که سفره های مردم کوچکتر و هر دلار آمریکا در آستانه ورود به قیمت ۶۰ هزارتومان است. با طعنه می توان گفت که وضعیت نابسامان قیمت ارزهای خارجی مهمترین دستاورد اقتصادی دولت رئیسی در طول سال بوده است.
بهای افسار گسیخته اجاره مسکن، بازار مشوش طلا و سکه، یا به عبارتی گرانی در تمامی سطوح، سوغاتی است که از سال ۱۴۰۲ به سال ۱۴۰۳ فرستاده می شود. -
از سالروز اعطای حق رای به زنان ایران تا روز جهانی زن
اسفندماه برای زنان ایران ماهی ویژه است. در این تاریخ محمدرضا شاه پهلوی حق رای، انتخابشدن و مدیریت زنان را برای نخستینبار به رسمیت شناخت.
سالروز اعطای حق رای تا روز جهانی زن که هر دو در اسفندماه قرار دارند، فرصتی برای بازخوانی سرنوشت زنان ایران است.
زنان ایرانی از زمان سلسله قاجار تلاش برای تغییر نگاه سنتی به جایگاه خود را آغاز کردند و با تشکیل انجمنهای مختلف به مقابله با سنتهای مردسالار پرداختند.
با آغاز جنبش مشروطهخواهی، زنان نقش مهمی بر عهده گرفتند و در مواردی حتی پیشگام مقاومت مسلحانه برابر نیروهای دولتی بودند.
اما با پیروزی مشروطهخواهان در اولین قانون اساسی ایران حقوق زنان در زمینههایی مانند رای، پوشش، حق حضانت فرزند و مشارکتهای اجتماعی نادیده گرفته شد.
انجمنهای مختلف زنان در آن سالها رو به گسترش بودند، ولی از فشار و سرکوب روحانیون و اقشار سنتی جامعه در امان نمیماندند. -
سکههای یادبود از پهلوی اول تا پهلوی سوم
ضرب سکههایی که بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی با نام بهارآزادی شناخته شد به دوره قاجار برمیگردد.
رضاشاه پهلوی برای نخستینبار در ایران سازوکاری مشخص برای ضرب سکه طلا ایجاد کرد.
رضاشاه با ضرب سکه طلای پهلوی، آن را جایگزین سکه قاجاری کرد.
سکه یک، دو و پنجتومانی قاجار که وزن طلای آنها به ترتیب ۲/۸۵، ۵/۷ و ۱۴/۲۵ گرم بود، به سکههای یک، دو و پنجتومانی پهلوی تغییر نام داد و وزن طلای خالص بهکاررفته در آن، به ترتیب ۱/۸۶، ۳/۸۳۵۹ و ۹/۵۹ گرم شد.
سکههای پهلوی در این طرح تا سال ۱۳۰۸ ضرب شدند. سال ۱۳۰۸ به دلیل ساماندهی قوانین ضرب سکه، مجلس شورای ملی قانون تعیین واحد و مقیاس پول را به تصویب رساند.
در این قانون واحد ارزش پول از نقره به طلا تغییر کرد و سکه طلا بیست ریالی به نام پهلوی و سکه طلای دهریالی به نام نیمپهلوی مشهور شد.
در این قانون ۱۴ مادهای وزن طلای خالص بهکاررفته در سکه پهلوی ۷.۳۲۲۳ گرم و سکه نیمپهلوی ۳.۶۶۱۱ گرم تعیین شد.
از نظر میزان عیار سکههای طلا نیز مشخص شد ۹۰۰ در ۱۰۰۰ گرم وزن سکه از طلای خالص و ۱۰۰ در ۱۰۰۰ از فلز مس باشد.
از دیگر بخشهای مهم این قانون تعیین طراحی مشخص و رسمی برای سکههای پهلوی بود، تا صورتی یکسان داشته باشند. -
نکوداشت عشق و زن در ایران باستان
نکوداشت عشق و عاشقی در ایران، قدمتی به درازای تاریخِ این کهن بوم و بر دارد.
سپندارمذگان، روز زمین و زن در مقام بنیانهای آفرینش و زایایی است. این روز در ایران باستان، روز عشاق بوده است.
در دهههای پایانی قرن بیستم، این جشن فراموش شده باستانی، جای خود را به سنت ولنتاین داد. روز جهانی عشق از تقویم مسیحی کاتولیک، وارد فرهنگ عامی جهانی شد.
ایرانیان و بهویژه جوانان در سه دهه گذشته و با وجود مخالفت شدید جمهوری اسلامی، این روز را برای ابراز عشق گرامی میدارند.
عشق و عاشقی در فرهنگ و ادبیات همه ملل، سنگ بنای آفرینش است. ادبیات غنی و تاریخی فارسی در حوزه تمدنی ایران از هزارههای پیش تا همین امروز، با شعر و نثر زبان گویای این حسِ عمیق انسانی بوده است.
از زمان ورود اوزان عروضی به ادبیات فارسی، داستانهای عشقی ایران باستان بسته به بلندای آنها و تبحر شاعران عمدتا در قالب مثنوی و مسمط مکتوب و به نسلها آینده منتقل شد.
ویس و رامین، خسرو و شیرین، زال و رودابه و حتی داستانهای کلاسیک دیگر اقوام نظیر لیلی و مجنون و وامق و عذرا، با قلم شاعران پارسی گوی سراسر جغرافیای تمدنی ایران به نظم درآمد. -
رویای روسیه برای بازپسگیری آلاسکا ثروتمند از آمریکا
درخواست فسخ معاملهای که ۱۵۷ سال از عمر آن میگذرد بهانه تازهترین تقابل بین دو کشور روسیه و ایالات متحده آمریکا شده است. ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه با صدور فرمانی برای آغاز تحقیقات مرتبط با ثبت اموال روسیه در خارج از این کشور، به نظر بخشی از قلمرو کنونی ایالات متحده آمریکا را هدف قرار داده است.
محدودهای که امروز با نام آلاسکا شناخته میشود. آلاسکا روزگاری بخشی از مستعمرات امپراتوری روسیه بود و در قبال مبلغ هفت میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در سال ۱۸۶۷ میلادی به آمریکا فروخته شد.
آلاسکای یخی شاید در آن زمان محدودهای قلمداد میشد که به دلیل سرما و شرایط اقلیمی ارزش چندانی در قیاس با گستره پهناور روسیه نداشت.
باور به بیارزش بودن آلاسکا در نگاه حاکمان وقت روسیه را میتوان با دیدن قیمت فروش آن درک کرد. شاید اگر تزار الکساندر دوم، با بحران اقتصادی حاصل از جنگهای کریمه مواجه نبود فکر فروش آلاسکای یخی به ذهنش خطور نمیکرد.
اما نتایج ویرانگر جنگ سبب شد تزار با این باور که نگهداری این سرزمین مدفون در یخ و برف جز هزینه حاصلی ندارد تصمیم به فروش آن گرفت. از لحاظ سیاسی نیز واگذاری آلاسکا به کشور نوپای آمریکا بهنوعی مقابله باقدرت آن روزهای جهان، بریتانیا بود.
به استناد مساحت محدوده فروخته شده آلاسکا، قیمت هر هکتار آن در زمان قرارداد فروش تنها ۲ پنی معادل دو صدم دلار بود. باور به بیحاصل بودن آلاسکا در آمریکا نیز به حدی قوی بود که روزنامه نیویورک ورلد با تیتر: «روسیه یک پرتقال گندیده به ما فروخت!» به خرید آن اعتراض کرد.
امروز اما همین محدوده یکی از منابع ثروت آمریکا با ذخایر بزرگ نفتی است. سرزمینی که دمای بخشهایی از آن در روزهای سرد سال تا منفی ۶۰ درجه میرسد، اما گنجی بزرگ است. -
وضع آخرالزمانی دریاچه ارومیه؛ تبدیل دریاچه به نمکزار
تصاویر این روزهای دریاچه ارومیه به تصاویر خشکشدن کره زمین در فیلمهای آخرالزمانی هالیوود شباهت دارد.
دریاچه پر آبی که زیستگاه پرندگان بود و یکی از نقاط پررونق گردشگری ایران محسوب میشد، این روزها به نمکزاری بدل شده که ذرهای شباهت به روزگار گذشته ندارد.
آنچه طی نزدیک به سه دهه دریاچه ارومیه را به نمکزار بدل کرده بحران بهرهبرداری بیرویه از ورودی آب دریاچه و مجموعه تصمیمهای غیرکارشناسی است که با صرف بودجههای هنگفت برای احیای دریاچه در نظر گرفته شدند.
بخشی از دلایل خشکشدن دریاچه ارومیه به کمآبی و کمبارشی برمیگردد، ولی متخصصان حوزه اقلیمی معتقدند کمبارشی کمتر از ۲۵ درصد بر خشکشدن دریاچه ارومیه اثر داشته و عامل اصلی این فاجعه تصمیمهای مخرب انسانی، بهویژه مدیریت آبی کشور طی سه دهه گذشته است.
رشد ناگهانی کشاورزی ناپایدار در حوالی دریاچه که از محدودهای ۱۵۰ هزارهکتاری بعد از بهمن ۵۷ بهمرور به محدودهای ۶۰۰ هزارهکتاری افزایش یافت. سدسازی غیراصولی، حفر چاههای غیرمجاز و برداشت بیرویه از منابع آبی زیر زمینی بخش دیگری از دلایل خشکشدن دریاچه ارومیه هستند.
کنترلنشدن گسترش اراضی کشاورزی در سالهای گذشته با تصمیمی مخرب تکمیل شد.