خصوصی - Khosousi Khosousi
-
- Konst
-
مرجع موسیقی سنتی و اصیل ایرانی
http://khosousi.com
-
The Art of Improvisation in Dashti - Lotfi, Afsharnia & GhaviHelm
هنر بداههنوازی در دشتیتار و آواز: محمدرضا لطفی نی: عبدالنقی افشارنیا تنبک: محمد قویحلم کنسرت سانفرانسیسکو سال ۱۹۹۹طراحی هنری: سیما زنگیبخش اول این کنسرت، هنر بداههنوازی در ابوعطا است که چندی پیش قرار داده بودیم.من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگوپیش من جز سخن شهد و شکر هیچ مگوسخن رنج مگو جز سخن گنج مگوور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگودوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفتآمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگوگفتم ای عشق من از چیز دگر میترسمگفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگومن به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفتسر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو**********بیخود شدهام لیکن بیخودتر از این خواهمبا چشم تو می گویم من مست چنین خواهممن تاج نمیخواهم من تخت نمیخواهمدر خدمتت افتاده بر روی زمین خواهمآن یار نکوی من بگرفت گلوی منگفتا که چه می خواهی گفتم که همین خواهم
-
Mojdeye Vasle To - Shajarian, Shahnaz & Kassaei - Homayoun & Shoushtari
مژدهی وصل تو - محمدرضا شجریان، جلیل شهناز، حسن کسایی و جهانگیر ملک - همایون و شوشتریاین اجرا نسخهی کامل گلهای تازه ۱۰۰ میباشد که در آن زمان فقط بخشی از این اثر در رادیو پخش شد.مژدهی وصل تو کو کز سر جان برخیزمطایر قدسم و از دام جهان برخیزمبه ولای تو که گر بنده خویشم خوانیاز سر خواجگی کون و مکان برخیزمبر سر تربت من با می و مطرب بنشینتا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزمیا رب از ابر هدایت برسان بارانیپیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزمروز مرگم نفسی مهلت دیدار بدهتا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم******وصال او ز عمر جاودان بهخداوندا مرا آن ده که آن بهبه شمشیرم زد و با کس نگفتمکه راز دوست از دشمن نهان به******آن که هلاک من همی خواهد و من سلامتشهر چه کند ز شاهدی کس نکند ملامتشباغ تفرجست و بس میوه نمی دهد به کسجز به نظر نمیرسد سیب درخت قامتش******تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بودسر ما خاک ره پیر مغان خواهد بودبر سر تربت ما چون گذری همت خواهکه زیارتگه رندان جهان خواهد بود******ساقی نفسم ز غم فروبستمی که ده که به می زغم توان رستآن می که چو اشک من زلالستدر مذهب عاشقان حلالست******بیا ساقی آن می که حال آوردکرامت فزاید کمال آوردبه من ده که بس بیدل افتادهاموز این هر دو بیحاصل افتادهامچو شد باغ روحانیان مسکنمدر اینجا چرا تختهبند تنمشرابم ده و روی دولت ببینخرابم کن و گنج حکمت ببینبه مستی دم از پارسایی زنمدم خسروی در گدایی زنمکه حافظ چو مستانه سازد سرودز چرخش دهد زهره آواز رود
-
Taknavâzân 631
تکنوازان برنامهی شمارهی ۶۳۱ - شورتار: #فریدون_حافظیویولن: #کامران_داروغهسنتور: #رضا_ورزندهتنبک: #جهانگیر_ملک
-
Atashe Zamaneh - Shajarian & Kassaei
آتش زمانهاجرای خصوصی در شورسال ۱۳۷۲ در شهر اصفهان آواز: محمدرضا #شجریاننی: حسن #کساییتنبک: #همایون_شجریانحسن کسایی: امشب در خدمت آقای رحمانی هستیم؛ خانمها و آقایان محترم، به خاطر اینکه طول کلام پیدا نکنه دیگه دونه دونه را معرفی نمیکنم. آقای شجریان استاد آواز از تهران تشریففرما شدن اصفهان و در خدمتشون هستیم.امر فرمودن که امشب یه برنامهای اجرا بکنیم؛ من که جلوی آقای طاهرزاده باید مشقم را بزنم، برای اینکه ایشون استاد اعظم هستند.به هر تقدیر خوشحال هستیم از اینکه یک جلسهی گرمی هست، دور هم هستیمو شوری درآمد بکنم و چندتا شعری آقای شجریان اظهار لطف بکنن و بخونن، و میکروفن را بدم خدمتشون برای یادبود امشب ایشون هم صحبت بفرمان.محمدرضا شجریان: با سپاس از جهان پهلوان هنر ایران زمین حضرت استاد کسایی که افتخار این را دارم که امشب در خدمتشون باشم و سرور نازنین دیگری استاد طاهرزاده که چند سال بود آرزوی دیدارشون را داشتم و بعد از اون شبی که در منزل آقا رضا کسایی بودیم، دیگه ایشون را زیارت نکرده بودم.تا اینکه امشب دوباره افتخار نصیبم شد که در محضرشون باشیم و سر شب همه را مستفیض فرمودن. الآن هم به بنده امر کردند که من هم جسارتا یه دو خطی در حضورشون درسم را پس بدهم.کسایی:و بعد هم از آقای طاهرزاده اگه اجازه بدهند استفاده میکنیم در یک پلانیشجریان: بله حتماکسایی: همایون خان شجریانجز آستان توام در جهان پناهی نیستسرِ مرا به جز این در، حواله گاهی نیستعدو چو تیغ کِشد، من سپر بیندازمکه تیغِ ما به جز از نالهای و آهی نیستزمانه گر بزند آتشم به خرمنِ عمربگو بسوز که بر من به برگِ کاهی نیستچرا ز کویِ خرابات روی برتابمکز این بِهَم، به جهان هیچ رسم و راهی نیست******به کویِ عشق مَنِه بیدلیلِ راه، قدمکه من به خویش نمودم صد اهتمام و نشدفغان که در طلبِ گنج نامهٔ مقصودشدم خرابِ جهانی ز غم تمام و نشد******مباش در پی آزار و هر چه خواهی کنکه در شریعتِ ما غیر از این گناهی نیستچنین که از همه سو دامِ راه میبینمبِه از حمایتِ زلفش مرا پناهی نیستخزینهٔ دلِ حافظ به خط و خال مدهکه کارهای چنین، حَدِّ هر سیاهی نیست
-
Peyman Shekan - Iraj, Eftekhari, Tajvidi, Shahnaz, Kassaei & Malek
پیمانشکن - اجرای خصوصی ایرج، علیرضا افتخاری، علی تجویدی، جلیل شهناز، حسن کسایی و جهانگیر ملکسهگاهاز سر زلف تو پیداست که پیمانشکنینه عجب از تو که پیمان محبان شکنیشور شیرین برد از یاد به فرهاد اگرشبی از تلخی هجران تو گویم سخنیگفتم آخر تو که شمع شب تار دگریاز چه لبخند به پروانه دیوانه زنیگفت صد خسرو اگر بنده شیرین باشندقصه شیرین نشود تا نبود کوهکنیباد از چهره خوبان چمن پرده فکندوقت آن شد که تو هم پرده ز رخ بر فکنی**********یاد عهدی که شدم صید تو صیاد بخیرسرو کارم زچمن با قفس افتاد بخیریاد ایام جوانی و غزلخوانی و عشقکه صبا مژده وصل تو بمن داد بخیریاد آن قصر بلندی که به صد خون جگرمن بنا کردم و ، کندی تو زبنیاد بخیر**********زاهد بودم ترانه گویم کردیسر فتنهٔ بزم و بادهجویم کردیسجادهنشین با وقاری بودمبازیچهٔ کودکان کویم کردی**********گفتم دل و دین بر سر کارت کردمهر چیز که داشتم نثارت کردمگفتا تو که باشی که کنی یا نکنیآن من بودم که بیقرارت کردم
-
Hadise Hosn - Shahzeydi & Faryousefi
حدیث حُسن – اجرای خصوصی علیاصغر شاهزیدی و شهریار فریوسفیبه بوی آن که شبی در حرم بیاسایندهزار بادیه سهلست اگر بپیمایندطریق عشق جفا بردنست و جانبازیدگر چه چاره که با زورمند برناینداگر به بام برآید ستاره پیشانیچو ماه عید به انگشتهاش بنماینددر گریز نبستست لیکن از نظرشکجا روند اسیران که بند بر پایندز خون عزیزترم نیست مایهای در تنفدای دست عزیزان اگر بیالایندمگر به خیل تو با دوستان نپیوندندمگر به شهر تو بر عاشقان نبخشایندفدای جان تو گر جان من طمع داریغلام حلقه به گوش آن کند که فرمایندهزار سرو خرامان به راستی نرسدبه قامت تو و گر سر بر آسمان سایندحدیث حسن تو و داستان عشق مراهزار لیلی و مجنون بر آن نیفزایندمثال سعدی عودست تا نسوزانیجماعت از نفسش دم به دم نیاسایند