49 min

مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست ۰۲‪۴‬ رواق / Ravaq

    • Mental Health

غزل شماره ۰۲۴
مطلب طاعت و پيمان و صلاح از من مست
که به پيمانه‌کشی شهره شدم روز الست

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چارتکبير زدم يک‌سره بر هرچه که هست

می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

کمر کوه کم است از کمر مور آنجا
نااميد از در رحمت مشو ای باده‌پرست

بجز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد
زير اين طارم فيروزه کسی خوش ننشست

جان فدای دهنش باد که در باغ نظر
چمن‌آرای جهان خوشتر از اين غنچه نبست

حافظ از دولت عشق تو سليمانی شد (یافت)
يعنی از وصل تواش نيست بجز باد به دست


Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

غزل شماره ۰۲۴
مطلب طاعت و پيمان و صلاح از من مست
که به پيمانه‌کشی شهره شدم روز الست

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چارتکبير زدم يک‌سره بر هرچه که هست

می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

کمر کوه کم است از کمر مور آنجا
نااميد از در رحمت مشو ای باده‌پرست

بجز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد
زير اين طارم فيروزه کسی خوش ننشست

جان فدای دهنش باد که در باغ نظر
چمن‌آرای جهان خوشتر از اين غنچه نبست

حافظ از دولت عشق تو سليمانی شد (یافت)
يعنی از وصل تواش نيست بجز باد به دست


Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

49 min