کاتیوشا عاشقانه روسی داستان های ملل
-
- Books
شاخههای درختان سیب و گلابی شکوفه دادند
مه به آهستگی از روی رودخانه میگذشت
کاتیوشا از کنارههای رودخانه گذر میکرد
از کنارههای بلند و پرشیب
راه میرفت و آواز میخواند
آواز عقاب خاکستری رنگ مرغزار را
برای عشق راستینش
برای آنکه نامههایش را نگه داشته بود
تو ای آواز! آوازک دوشیزه
به سوی خورشید تابنده برو
به سربازی که در مرز دوردست است برس
با سلامهایی از جانب کاتیوشا
بگذار تا یک دختر ساده را به یاد آورد،
و آوازهایش را بشنود
بگذار تا از سرزمین مادری پاسداری کند
همانطور که کاتیوشا از عشقشان پاسداری میکند.
شاخههای درختان سیب و گلابی شکوفه دادند
مه به آهستگی از روی رودخانه میگذشت
کاتیوشا از کنارههای رودخانه گذر میکرد
از کنارههای بلند و پرشیب
راه میرفت و آواز میخواند
آواز عقاب خاکستری رنگ مرغزار را
برای عشق راستینش
برای آنکه نامههایش را نگه داشته بود
تو ای آواز! آوازک دوشیزه
به سوی خورشید تابنده برو
به سربازی که در مرز دوردست است برس
با سلامهایی از جانب کاتیوشا
بگذار تا یک دختر ساده را به یاد آورد،
و آوازهایش را بشنود
بگذار تا از سرزمین مادری پاسداری کند
همانطور که کاتیوشا از عشقشان پاسداری میکند.
2 min