![](/assets/artwork/1x1-42817eea7ade52607a760cbee00d1495.gif)
55 episodios
![](/assets/artwork/1x1-42817eea7ade52607a760cbee00d1495.gif)
اوســَـــنه اوسنه
-
- Arte
یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گرداب ها
-
-
پرنده فقط یک پرنده بود
«تا آن ساعت که آن بلا نازل شد. بله بی شک و شبهه بلا بود، آن هم یک بلای آسمانی، یعنی خیلی از مردم شهر ایستاده بودند توی میدان بزرگ و نگاه می کردند به فواره ها و مرغابیهای پلاستیکی و درختهای سنگی که یک دفعه میان آن همه پرنده ریز و درشت فلزی چشمشان افتاد به یک قناری کوچک که درست و حسابی آواز می خواند و بالهای زرد و قشنگش را به هم میزد...»
-
-
دایی فرِد
«با پیدا شدن سر و کله دایی فرِد، به دلمان صابون زدیم که بهعنوان مرد خانه کمک دستمان میشود، اما او از همان اول پاک ناامیدمان کرد. از همان روز اول اشتهایش حسابی نگرانم کرد.»
-
این مرد و زن
«همیشه میدانست شوهرش به او خیانت میکند و حالا میداند اگر دیگر این کار را نمیکند، نمیخواهد پول خرج کند، مسأله، مسأله پول است.»
-
خوشخنده حرفهای
«قنادها ترشی و شور را دوست دارند، قصابها از کیک و شیرینی خوششان میآید، و نانواها گوشت و سوسیس را به نان ترجیح میدهند، گاوبازها برای سرگرمی کفترپرانی میکنند و مشتزنها با دیدن خونی که از بینی بچهشان میچکد رنگ میبازند.»