Hesse Moshtarak | حس مشترک Persian Media Production | رسانه پارسی
-
- Arts
«تا حالا شده شعری را بخونی یا بشنوی، بعد حس کنی شاعر دقیقا دست گذاشته روی حرف دلت؟»با شاداب و پادکستش «حس مشترک»، همراه میشویم تا ضمن آشنایی با شاعرهای معاصر و خواندن شعرهایشان، از حسهای مشترکی که با آنها داریم لذت ببریم.
-
۱. مهشید امیرشاهی
روی ورقی که از بین کاغذای دفترم افتاد، تیکهای از نثر مهشید امیرشاهی رو دیدم. رفتم توی فکر. این ورق یادداشت رو وقتی ایران بودم ...
-
۲. پابلو نرودا
یه وقتایی فرقی نمیکنه شاعر اهل کجا باشه. وقتی که شعر از عمق دلش اومده باشه، یه راست، میتونه قلب هر آدمی رو اهل هر نقطهای که باشه به وجد یا درد بیاره.
-
۳. احمد شاملو
شعرهای شاملو برای من یه پناهنگاه بود که بهش تکیه بدم و برای یک ساعت هم که شده، از تو دنیای شلوغ و خستهکنندهی روزمره کنار بکشم.
-
۴. سهراب سپهری
اونروز اینقدر به سهراب و شعرهاش فکر کرده بودم، که خوابشو دیدم. تو خواب تمام فضا همونی بود که توی شعرش هست. جوی آب، مادرش در حال ریحانچیدن و ما در حال قدمزدن.
-
۵. گروس عبدالملکیان
یادداشت سپهر رو که در مورد گروس خوندم، بیشتر به شعر هاش رو آوردم و دیدم دقیقا، شعر گروس «دستی است که همیشه برای گرفتن زخمهایمان کم داریم».
-
۶. فریدون مشیری
فریدون مشیری شاعر مهربانیه. توی شعراش میشه محبت رو پیدا کرد و تو زندگی به کار برد. میشه با شعرهاش دوست شد و دوستیها رو بنا کرد و پایدار.