1,969 episodes

https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan
معرفی
پادکست #هزارداستان
این پادکست حاوی کتابهای صوتی،نمایشنامه های رادیویی،نمایش تک نفره،تله تاتر،داستان های کوتاه وبلند در ژانرهای متفاوت از بزرگان عرصه نویسندگی می باشد .محتوای موجود در این پادکست، صرفنظر از مواضع سیاسی و ایدئولوژیک آنها جمع‌آوری وانتشار داده میشود.این پادکست صرفا جهت دسترسی رایگان فارسی زبانان به منابع مطالعاتی در سرار دنیا شکل گرفته است .اگر مورد علاقتان بود لطفاً به دیگران هم معرفی کنید
با تشکر فراوان مهران منتشی
پادکست شما، پادکست #هزارداستان
« تبلیغات پذیرفته نمیشود»

هزارداستان Hazardastan Mehran mantashi

    • Arts

https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan
معرفی
پادکست #هزارداستان
این پادکست حاوی کتابهای صوتی،نمایشنامه های رادیویی،نمایش تک نفره،تله تاتر،داستان های کوتاه وبلند در ژانرهای متفاوت از بزرگان عرصه نویسندگی می باشد .محتوای موجود در این پادکست، صرفنظر از مواضع سیاسی و ایدئولوژیک آنها جمع‌آوری وانتشار داده میشود.این پادکست صرفا جهت دسترسی رایگان فارسی زبانان به منابع مطالعاتی در سرار دنیا شکل گرفته است .اگر مورد علاقتان بود لطفاً به دیگران هم معرفی کنید
با تشکر فراوان مهران منتشی
پادکست شما، پادکست #هزارداستان
« تبلیغات پذیرفته نمیشود»

    1933 بر بال باد نشستن6/10✍️شهرنوش پارسی پور

    1933 بر بال باد نشستن6/10✍️شهرنوش پارسی پور

    📙بر بال باد نشستن

    ✍️شهرنوش پارسی پور

    🎙صدای: حسین لی

    از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.


    بر بال
    باد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، و
    ادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متن
    مسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال و
    پوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاه
    افسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروس
    و داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ى
    روايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور را
    نخوانده رها كنيم





    ---

    Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message

    • 4 hrs 12 min
    1932 بر بال باد نشستن5/10✍️شهرنوش پارسی پور

    1932 بر بال باد نشستن5/10✍️شهرنوش پارسی پور

    📙بر بال باد نشستن

    ✍️شهرنوش پارسی پور

    🎙صدای: حسین لی

    از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.


    بر بال
    باد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، و
    ادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متن
    مسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال و
    پوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاه
    افسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروس
    و داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ى
    روايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور را
    نخوانده رها كنيم





    ---

    Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message

    • 3 hrs 45 min
    1931 بر بال باد نشستن4/10✍️شهرنوش پارسی پور

    1931 بر بال باد نشستن4/10✍️شهرنوش پارسی پور

    📙بر بال باد نشستن

    ✍️شهرنوش پارسی پور

    🎙صدای: حسین لی

    از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.


    بر بال
    باد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، و
    ادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متن
    مسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال و
    پوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاه
    افسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروس
    و داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ى
    روايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور را
    نخوانده رها كنيم





    ---

    Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message

    • 3 hrs 37 min
    1930 بر بال باد نشستن3/10✍️شهرنوش پارسی پور

    1930 بر بال باد نشستن3/10✍️شهرنوش پارسی پور

    📙بر بال باد نشستن

    ✍️شهرنوش پارسی پور

    🎙صدای: حسین لی

    از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.


    ---

    Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message

    • 3 hrs 57 min
    1929 بر بال باد نشستن2/10✍️شهرنوش پارسی پور

    1929 بر بال باد نشستن2/10✍️شهرنوش پارسی پور

    📙بر بال باد نشستن

    ✍️شهرنوش پارسی پور

    🎙صدای: حسین لی

    از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.








    ---

    Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message

    • 3 hrs 21 min
    1928 بر بال باد نشستن1/10✍️شهرنوش پارسی پور

    1928 بر بال باد نشستن1/10✍️شهرنوش پارسی پور

    📙بر بال باد نشستن

    ✍️شهرنوش پارسی پور

    🎙صدای: حسین لی

    از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.


    بر بال
    باد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، و
    ادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متن
    مسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال و
    پوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاه
    افسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروس
    و داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ى
    روايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور را
    نخوانده رها كنيم


    ---

    Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message

    • 3 hrs 43 min

Top Podcasts In Arts

The Jimmy Dore Show
Jimmy Dore
The Author Revolution® Podcast
Carissa Andrews
The Business of Fashion Podcast
The Business of Fashion
Fresh Air
NPR
Olivia Rodrigo Drivers License
Spencer Oko
Science Fiction Book Club: The Three-Body Problem
Lore Party Media

You Might Also Like

کتاب صوتی  - Ketab soti
Ketab soti
پادکست کتاب کست - KetabCast
MONTANA
داستان شب
Arash babaie\Mohammad Amin Chitgaran
پادکست مورخ  MovarekhPodcast
احمد هاشمی
پادکست راوکده
Ravkadeh Podcast
Majoon | پادکست فارسی معجون
Masoud | Navid