3 hrs 43 min

1928 بر بال باد نشستن1/10✍️شهرنوش پارسی پو‪ر‬ هزارداستان Hazardastan

    • Books

📙بر بال باد نشستن

✍️شهرنوش پارسی پور

🎙صدای: حسین لی

از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.


بر بال
باد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، و
ادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متن
مسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال و
پوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاه
افسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروس
و داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ى
روايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور را
نخوانده رها كنيم


---

Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message

📙بر بال باد نشستن

✍️شهرنوش پارسی پور

🎙صدای: حسین لی

از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.


بر بال
باد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، و
ادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متن
مسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال و
پوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاه
افسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروس
و داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ى
روايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور را
نخوانده رها كنيم


---

Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message

3 hrs 43 min