Ganje Hozour audio Program #904 Ganj e Hozour Programs

    • Technology

برنامه شماره ۹۰۴ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی۱۴۰۰ تاریخ اجرا: ۸ فوريه ۲۰۲۲ - ۲۰ بهمن.برای دستیابی به فایل پادکست برنامه ۹۰۴ بر روی این لینک کلیک کنیدبرای دستیابی به اطلاعات مربوط به جبران مالی‌ بر روی این لینک کلیک کنید.PDF متن نوشته شده برنامه با فرمتPDF تمام اشعار این برنامه   PDF نسخه کوچکتر مناسب جهت پرینت مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۵۹۶Rumi( Molana Jalaleddin) Poem(Qazal)# 596, Divan e Shamsآن مه که ز پیدایی(۱) در چشم نمی‌آیدجان از مزهٔ عشقش بی‌گُشن(۲) همی‌زایدعقل از مزهٔ بویش وز تابشِ آن رویشهم خیره همی‌خندد(۳)، هم دست همی‌خاید(۴)هر صبح ز سیرانش، می‌باشم حیرانشتا جان نشود حیران، او روی بننمایدهر چیز که می‌بینی، در بی‌خبری بینیتا باخبری والله او پرده بنگشایددم همدمِ او نَبْوَد، جان محرمِ او نَبْوَدو اندیشه که این داند، او نیز نمی‌شاید(۵)تن پرده بدوزیده(۶)، جان بُرده بسوزیده(۷)با این دو مخالف دل بر عشق بِنَبساید(۸)دو لشکرِ بیگانه تا هست در این خانهدر چالش و در کوشش جز گرد بِنَفزایدخواهی ببری جانی، بگریز به سلطانیدر خدمتِ تریاقی(۹) تا زهر بنگزایددر زیرِ درختِ او، می‌ناز به بختِ اوتا جانِ پر از رحمت تا حشر بیاسایداز شاه صلاح‌الدّین چون دیده شود حق‌بیندل رو به صلاح آرد، جان مشعله بربایَد(۱) پیدایی: ظهور، آشکاری(۲) گُشن: بارور کردن، حامله کردن(۳) خیره خندیدن: خندهٔ بیهوده کردن(۴) دست خاییدن: دست گزیدن، به دندان گرفتن دست به علامت حسرت و پشیمانی(۵) نمی‌شاید: شایسته نیست(۶) بدوزیده: دوخته(۷) بسوزیده: سوخته(۸) بِنَبساید: لمس نمی‌کند(۹) تریاق: پادزهر----------------مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۵۹۶Rumi( Molana Jalaleddin) Poem(Qazal)# 596, Divan e Shamsآن مه که ز پیدایی در چشم نمی‌آیدجان از مزهٔ عشقش بی‌گُشن همی‌زایدمولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۴۵۸۰ Rumi( Molana Jalaleddin) Poem(Mathnavi), Book #6, Line #4580 آفتابی در یکی ذرّه نهانناگهان آن ذرّه بگشاید دهانذرّه ذرّه گردد افلاک و زمینپیشِ آن خورشید، چون جَست از کَمین(۱۰)این چنین جانی چه درخوردِ تن است؟هین بشو ای تن از این جان هر دو دستای تنِ گشته وِثاقِ(۱۱) جان، بس استچند تانَد بحر در مَشکی نشست؟(۱۰) کَمین: نهانگاه، کَمینگاه(۱۱) وِثاق: اتاق، خرگاه----------------مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۸۰۶Rumi( Molana Jalaleddin) Poem(Qazal)# 806, Divan e Shamsهر کسی در عجبی و عجبِ من اینستکاو نگنجد به میان، چون به میان می‌آید؟مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۴۴۶۷Rumi( Molana Jalaleddin) Poem(Mathnavi), Book #3, Line #4467 بی‌مرادی شد قلاووزِ(۱۲) بهشتحُفَّتِ‌ الْجَنَّة شنو ای خوش‌‌سرشتحدیث«حُفَّتِ الْجَنَّةُ بِالَ

برنامه شماره ۹۰۴ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی۱۴۰۰ تاریخ اجرا: ۸ فوريه ۲۰۲۲ - ۲۰ بهمن.برای دستیابی به فایل پادکست برنامه ۹۰۴ بر روی این لینک کلیک کنیدبرای دستیابی به اطلاعات مربوط به جبران مالی‌ بر روی این لینک کلیک کنید.PDF متن نوشته شده برنامه با فرمتPDF تمام اشعار این برنامه   PDF نسخه کوچکتر مناسب جهت پرینت مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۵۹۶Rumi( Molana Jalaleddin) Poem(Qazal)# 596, Divan e Shamsآن مه که ز پیدایی(۱) در چشم نمی‌آیدجان از مزهٔ عشقش بی‌گُشن(۲) همی‌زایدعقل از مزهٔ بویش وز تابشِ آن رویشهم خیره همی‌خندد(۳)، هم دست همی‌خاید(۴)هر صبح ز سیرانش، می‌باشم حیرانشتا جان نشود حیران، او روی بننمایدهر چیز که می‌بینی، در بی‌خبری بینیتا باخبری والله او پرده بنگشایددم همدمِ او نَبْوَد، جان محرمِ او نَبْوَدو اندیشه که این داند، او نیز نمی‌شاید(۵)تن پرده بدوزیده(۶)، جان بُرده بسوزیده(۷)با این دو مخالف دل بر عشق بِنَبساید(۸)دو لشکرِ بیگانه تا هست در این خانهدر چالش و در کوشش جز گرد بِنَفزایدخواهی ببری جانی، بگریز به سلطانیدر خدمتِ تریاقی(۹) تا زهر بنگزایددر زیرِ درختِ او، می‌ناز به بختِ اوتا جانِ پر از رحمت تا حشر بیاسایداز شاه صلاح‌الدّین چون دیده شود حق‌بیندل رو به صلاح آرد، جان مشعله بربایَد(۱) پیدایی: ظهور، آشکاری(۲) گُشن: بارور کردن، حامله کردن(۳) خیره خندیدن: خندهٔ بیهوده کردن(۴) دست خاییدن: دست گزیدن، به دندان گرفتن دست به علامت حسرت و پشیمانی(۵) نمی‌شاید: شایسته نیست(۶) بدوزیده: دوخته(۷) بسوزیده: سوخته(۸) بِنَبساید: لمس نمی‌کند(۹) تریاق: پادزهر----------------مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۵۹۶Rumi( Molana Jalaleddin) Poem(Qazal)# 596, Divan e Shamsآن مه که ز پیدایی در چشم نمی‌آیدجان از مزهٔ عشقش بی‌گُشن همی‌زایدمولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۴۵۸۰ Rumi( Molana Jalaleddin) Poem(Mathnavi), Book #6, Line #4580 آفتابی در یکی ذرّه نهانناگهان آن ذرّه بگشاید دهانذرّه ذرّه گردد افلاک و زمینپیشِ آن خورشید، چون جَست از کَمین(۱۰)این چنین جانی چه درخوردِ تن است؟هین بشو ای تن از این جان هر دو دستای تنِ گشته وِثاقِ(۱۱) جان، بس استچند تانَد بحر در مَشکی نشست؟(۱۰) کَمین: نهانگاه، کَمینگاه(۱۱) وِثاق: اتاق، خرگاه----------------مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۸۰۶Rumi( Molana Jalaleddin) Poem(Qazal)# 806, Divan e Shamsهر کسی در عجبی و عجبِ من اینستکاو نگنجد به میان، چون به میان می‌آید؟مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۴۴۶۷Rumi( Molana Jalaleddin) Poem(Mathnavi), Book #3, Line #4467 بی‌مرادی شد قلاووزِ(۱۲) بهشتحُفَّتِ‌ الْجَنَّة شنو ای خوش‌‌سرشتحدیث«حُفَّتِ الْجَنَّةُ بِالَ

Top Podcasts In Technology

No Priors: Artificial Intelligence | Technology | Startups
Conviction | Pod People
Lex Fridman Podcast
Lex Fridman
All-In with Chamath, Jason, Sacks & Friedberg
All-In Podcast, LLC
Acquired
Ben Gilbert and David Rosenthal
Hard Fork
The New York Times
This Week in XR Podcast
Charlie Fink Productions