Ganje Hozour audio Program #925 Ganj e Hozour Programs
-
- Technology
برنامه شماره ۹۲۵ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی۱۴۰۱ تاریخ اجرا: ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۲ - ۲۹ تیربرای دستیابی به فایل پادکست برنامه ۹۲۵ بر روی این لینک کلیک کنید.برای دستیابی به فایل صوتی برنامه ۹۲۵ با فرمت mp3 بر روی این لینک کلیک کنید.PDF متن نوشته شده برنامه با فرمتتمام اشعار این برنامه با فرمت PDF نسخه ریز مناسب پرینت تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF نسخه درشت خوانش تمام ابیات این برنامه - فایل صوتیخوانش تمام ابیات این برنامه - فایل تصویریفلوچارت مطرح شده در برنامه ۹۲۵ (نسخهی مناسب پرینت رنگی)فلوچارت مطرح شده در برنامه ۹۲۵ (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)برای دستیابی به اطلاعات مربوط به جبران مالی بر روی این لینک کلیک کنید.مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱۹۲۲Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) # 1922, Divan e Shamsما شادتریم یا تو، ای جان؟ما صافتریم یا دلِ کان؟در عشقِ خودیم جمله بیدلدر رویِ خودیم مست و حیرانما مستتریم یا پیاله؟ما پاکتریم یا دل و جان؟در ما نگرید و در رخِ عشقما خواجه، عجبتریم یا آن؟ایمان عشق است و کفر ماییمدر کفر نگه کن و در ایمانایمان با کفر شد همآوازاز یک پرده زنند الحان(۱)دانا چو نداند این سخن راپس کی رسد این سخن به نادان؟(۱) الحان: جمع لحن به معنی آواز------------مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱۹۲۲Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) # 1922, Divan e Shamsما شادتریم یا تو، ای جان؟ما صافتریم یا دلِ کان؟مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۲۸۴۲Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) # 2842, Divan e Shamsچه چگونه بُد عدم را؟ چه نشان نهی قِدَم(۲) را؟نگر اوّلین قَدَم را که تو بس نکو نهادی(۲) قِدَم: دیرینگی، قدیم (مقابل حدوث)------------مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۲۸۴۰Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) # 2840, Divan e Shamsتو چو بازِ پای بسته، تَنِ تو چو کُنده بَرپاتو به چنگِ خویش باید که گره ز پا گشاییچه خوش است زَرِّ خالص، چو به آتش اندر آیدچو کُند درونِ آتش هنر و گُهَرنماییمَگُریز، ای برادر، تو ز شعلههایِ آذرز برایِ امتحان را چه شود اگر دَرآیی؟به خدا تو را نَسوزد، رُخِ تو چو زَر فُروزَدکه خلیل زادهای تو، ز قدیم آشناییمولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۳۰۱۳Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) # 3013, Divan e Shamsیار در آخر زمان کرد طَرَب سازییباطنِ او جِدِّ جِد، ظاهرِ او بازییجملهٔ عشّاق را یار بدین عِلم کُشتتا نکُند هان و هان، جهلِ تو طنّازییمولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۷۱Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) # 71, Divan e Shamsاگر نه عشقِ شمسالدین بُدی در روز و شب ما رافراغتها کجا بودی ز دام و از سبب ما را؟!بت شهوت برآوردی، دَمار از ما ز تابِ خوداگر از تابش عشقش، نبودی تاب و تب،
برنامه شماره ۹۲۵ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی۱۴۰۱ تاریخ اجرا: ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۲ - ۲۹ تیربرای دستیابی به فایل پادکست برنامه ۹۲۵ بر روی این لینک کلیک کنید.برای دستیابی به فایل صوتی برنامه ۹۲۵ با فرمت mp3 بر روی این لینک کلیک کنید.PDF متن نوشته شده برنامه با فرمتتمام اشعار این برنامه با فرمت PDF نسخه ریز مناسب پرینت تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF نسخه درشت خوانش تمام ابیات این برنامه - فایل صوتیخوانش تمام ابیات این برنامه - فایل تصویریفلوچارت مطرح شده در برنامه ۹۲۵ (نسخهی مناسب پرینت رنگی)فلوچارت مطرح شده در برنامه ۹۲۵ (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)برای دستیابی به اطلاعات مربوط به جبران مالی بر روی این لینک کلیک کنید.مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱۹۲۲Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) # 1922, Divan e Shamsما شادتریم یا تو، ای جان؟ما صافتریم یا دلِ کان؟در عشقِ خودیم جمله بیدلدر رویِ خودیم مست و حیرانما مستتریم یا پیاله؟ما پاکتریم یا دل و جان؟در ما نگرید و در رخِ عشقما خواجه، عجبتریم یا آن؟ایمان عشق است و کفر ماییمدر کفر نگه کن و در ایمانایمان با کفر شد همآوازاز یک پرده زنند الحان(۱)دانا چو نداند این سخن راپس کی رسد این سخن به نادان؟(۱) الحان: جمع لحن به معنی آواز------------مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱۹۲۲Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) # 1922, Divan e Shamsما شادتریم یا تو، ای جان؟ما صافتریم یا دلِ کان؟مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۲۸۴۲Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) # 2842, Divan e Shamsچه چگونه بُد عدم را؟ چه نشان نهی قِدَم(۲) را؟نگر اوّلین قَدَم را که تو بس نکو نهادی(۲) قِدَم: دیرینگی، قدیم (مقابل حدوث)------------مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۲۸۴۰Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) # 2840, Divan e Shamsتو چو بازِ پای بسته، تَنِ تو چو کُنده بَرپاتو به چنگِ خویش باید که گره ز پا گشاییچه خوش است زَرِّ خالص، چو به آتش اندر آیدچو کُند درونِ آتش هنر و گُهَرنماییمَگُریز، ای برادر، تو ز شعلههایِ آذرز برایِ امتحان را چه شود اگر دَرآیی؟به خدا تو را نَسوزد، رُخِ تو چو زَر فُروزَدکه خلیل زادهای تو، ز قدیم آشناییمولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۳۰۱۳Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) # 3013, Divan e Shamsیار در آخر زمان کرد طَرَب سازییباطنِ او جِدِّ جِد، ظاهرِ او بازییجملهٔ عشّاق را یار بدین عِلم کُشتتا نکُند هان و هان، جهلِ تو طنّازییمولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۷۱Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Qazal) # 71, Divan e Shamsاگر نه عشقِ شمسالدین بُدی در روز و شب ما رافراغتها کجا بودی ز دام و از سبب ما را؟!بت شهوت برآوردی، دَمار از ما ز تابِ خوداگر از تابش عشقش، نبودی تاب و تب،