Ghasedaksheno Podcast پادکست قاصدکشنو Zohre Hashemi
-
- Arts
-
"من در تمام زندگیم از کتابها برای آگاهی، برای کمک به رهایی از پریشانی و برای گریز به سوی زندگی استفاده کردهام".
در هرفصل قاصدکشنو، آثار داستانی و غیرداستانی به همراه معرفی نویسنده، توضیح و نقد اثر میشنوید.
قاصدکشنو را میتوانید از اپلیکیشنهای پادکست خوان اندروید و آیفون با جستجوی
Ghasedaksheno
نیز بشنوید.
اپیزودهای پادکست همراه با عکس و فیلمهایی از نویسندگان در کانال تلگرام
https://t.me/Ghasedaksheno
و اینستاگرام
https://Instagram.com./ghasedaksheno
هم در دسترس خواهند بود.
-
فصل8 : غلامحسین ساعدی: کتاب دندیل-داستان اول دندیل
دو سال پس از «عزاداران بَیَل»، در سال 45 ساعدی چهار داستان
کوتاه را در مجموعهای به نام
«دندیل» منتشر کرد. که شامل چهار داستان کوتاه به نامهای «دندیل»، «عافیتگاه»، «آتش»، «من
و کچل و کیکاووس» می باشد
داستان اول
که نام کتاب هم هست یعنی «دندیل» طولانی ترین داستان این مجموعه است. ساعدی در این مجموعه هم عزاداران بیل ِ داستان
کوتاه دندیل، باز هم مکانی وهمآلود در جهانش خلق کرد؛ حاشیه شهری که دندیل نامداشت. اگر «بَیَل» یک روستا بود با مردمانی فقیر، «دندیل»، لمیده در کنار شهر،
خرابهای است با مردمانی فقیر. بَیَلیها و دندیلیها از فرط فقر مادی و معنوی، دچار بلاهتی تاریک و تلخ هستند.
*** این داستان مناسب کودکان و نوجوانان نیست.***
موسیقی متن : احمد پژمان – خانه پدری
کتاب : دندیل
نویسنده: غلامحسین ساعدی
ناشر: امیر کبیرزبان کتاب: فارسیتعداد صفحه:۱۳۴ -
فصل8 : غلامحسین ساعدی: چوب به دستهای ورزیل (قسمت آخر)
ای شادی
ای آزادی
ای شادی ِ آزادی!روزی که تو بازآییبا این دل ِ غمپروردمن با تو چه خواهم کرد؟ (زنده یاد هوشنگ ابتهاج )
دوستان و همراهان عزیز قاصدک شنو سلام. آنچه در این اپیزود می شنوید ادامه نمایشنامه چوب به دستهای ورزیل نوشته زنده یاد غلامحسین ساعدی است.
موسیقی متن :
The wedding - Armand Amar-Song 2005 -
دکلمه قصیده موها سروده گروس عبدالملکیان
تمام این سالها داشتید بلند میشدید
داشتید از پیچوخمهایتان عبور میکردید
داشتید به راهتان ادامه میدادید
داشتید در سکوت…
رودخانهای که
چهل سال زیر روسری مانده باشد
از کارون بلندتر است!
موها بلند میشوند
تا به خیابان بیایند
تمام حرفهایی که در سر داشتیم
از سر روییدهاند
چه رنگها، چه سروها، چه شاخهها!
اگر جای جنگل بودم
از خود بیرون میرفتم
تا به درختهایم نگاه کنم
موها زندهاند
و قیچی
اگر دهان باز کند
از موها خون میآید
از امروز
موها بلند نمیشوند، برمیخیزند!
مهسا نمرده است
سارا نمرده است
نیکا نمرده است
موها
بعد از مرگ هم به رشدشان ادامه میدهند
بر موهایت دست میکشم
و دستهایم را در موجهایش غرق میکنم
هیچوقت فکر نمیکردم
موها از مشتها قویتر باشند!
قصیده موها سروده گروس عبدالملکیان
موسیقی متن : آهنگ پرواز ساخته لودویکو اینايودی
لینک آهنگ در اسپاتیفای
https://open.spotify.com/track/4yLSpYlcO0jPPLTa3nW8zN?si=2bdc6d9ec5e94e01 -
فصل8 : غلامحسین ساعدی: چوب به دستهای ورزیل (قسمت اول)
دوستان و همراهان عزیز سلام
من زهره هاشمی ام و این بار با خوانش یکی از آثار معروف غلامحسین ساعدی یعنی نمایشنامه چوب به دستهای ورزیل میزبان شما هستم.
چوب به دستهای ورزیل پنجمین تلاش ساعدی در زمینه نمایشنامه نویسی بعد از پیگمالیون، کاربافکها در سنگر، کلاته گل و ده لال بازی. این نمایشنامه که جز آثار تمثیلی ساعدی محسوب می شود در 117 صفحه در سال 1344 توسط انتشارات مروارید در تهران منتشر شد و اولین بار در مهرماه همان سال در تالار 25 شهریور تهران به کارگردانی جعفر والی و بازی هنرمندان بزرگی چون زنده یاد عزت اله انتظامی ، پرویز فنی زاده جمشید مشایخی محمود دولت آبادی و ... روی صحنه نمایش رفت.
اما حکایت چوب به دستهای ورزیل از ین قرارست که پای گراز به دهی به نام ورزیـل بـاز شـده است، و ما هنگامی وارد قضایا می شویم که گراز زمین یکی از روستاییان - محرم - را شخم زده و محصولش را از میان برده است و محرم به همین سبب از دیگران جـدا شـده و در خرابه ای کنار مسجد به قول خودش به «خاک سیاه نشسته» است.
دهاتیها هرکدام یک چوب به دست دارند. («چوب به دستهای ورزیل اند دیگر.) چوب سلاح آنهاست، وسیله دفاع آنهاست، نشانه دلبستگی آنهاست به زمین و زندگی ولی محرم دیگر چوب به دست ندارد، چون دیگر به سلاح احتیاجی ندارد. چیزی ندارد تا از آن دفاع کند. زمین و زندگی برایش باقی نمانده است تا بدان دلبسته باشد. درحقیقت محرم از صف چوب به دستهای ورزیل خارج شده است. روستاییانی که هنوز بلا بر سرشان نازل نشده جاهلند. می گویند لابد محرم یک کاری کرده است که گراز به زمینش زده است. اما ضربه بلا محرم را به هوش آورده است و با روشن بینی وحشتناکی، که نتیجه بلازدگی است، پیش بینی می کند که این شتر در خانه همه شان خواهد خوابید. محرم چون آب از سرش گذشته دیگر احتیاجی ندارد خودش را گول بزند؛ این است که واقعیت فاجعه را تماماً درک می کند و می داند که گراز با دعا و صدای دهل و این قبیل حیله های عاجزانه میدان را خالی نمی کند. محرم این را تـری چشم همه می گوید و نفرت همه را بر می انگیزد.
موسیقی :
صد رَنگ رِنگ. تار ارشد طهماسبی . تمبک داریوش زرگری
The wedding by Armand Amar -
اطلاعیه
دوستان عزیزم سلام
از وقفهای که در انتشار اپیزودهای قاصدک شنو رخ داده عذرخواهی می کنم متاسفانه من به بیماری کرونا مبتلا شدم و هنوز بعد از گذشت چهار هفته قادر به صحبت کردن طولانی و ضبط پادکست نیستم. امیدوارم به زودی با خوانش اثر دیگری از غلامحسین ساعدی میزبان شما باشم.
موسیقی متن
Eleni Karaindrou - Waltz By The River -
فصل۸ -غلامحسین ساعدی: «داستان آرامش در حضور دیگران»(قسمت دوم)از کتاب واهمههای بینام و نشان
واهمه های بی نام و نشان، نوشته غلامحسین ساعدی انتشارات نیل، 1346
داستان آرامش در حضور دیگران، ششمین و آخرین داستان از کتاب مجموعه داستانی واهمههای بینام و نشان است. ساعدی در این داستان، قصه سرهنگ بازنشسته ای را روایت میکند که بعد از فوت همسرش با معلم جوانی به نام منیژه ازدواج کرده و هنوز یکسالی از زندگی مشترکشان نگذشته است که تصمیم میگیرد مرغداری اش را بفروشد و همراه زنش منیژه راهی شهر دیگری که دخترانش ملیحه و مه لقا در آن زندگی میکنند کنند برود...
ناصر تقوایی، اولین فیلم بلند خودش را براساس همین داستان و با همین عنوان در سال 1349 ساخت و پس از این که فیلم از توقیف در آمد در سال 1351 روی پرده سینما رفت.
موسیقی این قسمت : قطعه ای از موسیقی متن فیلم سلام سرزمین من (به کارگردانی اکبر خامین) ساخته مرتضی حنانه