دومین ترک از مجموعه شعر سه خط سکوت با صدا و دکلمه شاهین اسنا
.
((مرد نامرئی))
جنگل سوخته را باران چه سود؟
خون چکید از لب خشکیده رود
به دلم شور افتاد ، انگار..
چشم من در پی کی حادثه بود
شب سردی که به صبح قد نداد
خواب من را به مدارا وا داشت
شعر من خط به خط جان سپرد
نشتی گاز مرگ آرامی داشت!
شاعری گمنام مردش ، به درک
توی روزنامه فردا تیتر شد
مجلس ختمش بی روضه و اشک
چقدر زود دوباره دیر شد..
روی سنگش نوشتند نکبت
حتی مرگ هم عزیزش نکرد
چای سرد از دهان افتاده
کسی یک فاتحه تقدیمش نکرد
دست آخر باران کاری کرد
صاعقه پا در میانی کرد
شهر را باران زد مدهوش شد
گور او در گل و لای مدفون شد
.
اردیبهشت 1403
Информация
- Подкаст
- ЧастотаЕженедельно
- Опубликовано1 мая 2024 г., 07:35 UTC
- Длительность4 мин.
- Выпуск27
- ОграниченияБез ненормативной лексики