دیپلماسیِ گروگان‌گیری، حربه‌ای کارساز در دست جمهوری اسلامی

تاریخ تازه‌ها

در هفته‌ای که گذشت دیپلماسی گروگان‌گیری جمهوری اسلامی دوباره خبرساز شد. نخست، آزادی چچیلیا سالا، خبرنگار ایتالیایی، پس از ۲۰ روز زندانی شدن در سلولی انفرادی در تهران و در پی آن، آزادی محمد عابدینی نجف‌آبادی، تاجر سوئیسی- ایرانی، که پلیس ایتالیا او را به درخواست دولت آمریکا در ۱۶ دسامبر در فرودگاه میلان دستگیر کرده بود. این شخص به اتهام انتقال فناوری‌های کلیدی و حساس از آمریکا به ایران و دست داشتن در حملۀ پهپادی به یک پایگاه نظامی آمریکا در شمال شرق اردن، تحت تعقیب ایالات متحد آمریکا بود. درواقع، دولت ایران توانست خبرنگار ایتالیایی را به گروگان بگیرد و او را با کارگزار زندانی‌اش در ایتالیا مبادله کند.

خبر دوم، انتشار پیام صوتی اُلیویه گروُندوُ، سومین گروگان فرانسوی در ایران، از رادیوی پُرشنوندۀ «فرانس انتر» بود. او در این پیام برای نخستین بار هویت‌اش را آشکار و بر بی‌گناهی خود پافشاری کرد و در عین حال دربارۀ وضع نگران کنندۀ دو گروگان دیگر فرانسوی، سِسیل کوُلِر و همسرش، ژاک پاریس، هشدار داد.

سومین خبر، آزادی «ناهید تقوی»، فعال حقوق بشر ایرانی-آلمانی، پس از چهار سال حبس در زندان‌های جمهوری اسلامی و بازگشت او به کشور آلمان بود. این خبر را روز دوشنبه ۱٣ ژانویه برابر با ٢۴ دی ۱۴۰۳، وزیر امور خارجۀ آلمان، با انتشار پیامی در حساب کاربری خود در شبکۀ اجتماعی ایکس اعلام کرد و نوشت: «لحظۀ شادی بزرگی است که ناهید تقوی سرانجام می‌تواند خانواده‌اش را در آغوش بگیرد». آزادی این شهروند ایرانی-آلمانی همزمان با آغاز نشست دیپلمات‌های ایرانی با بریتانیا، فرانسه و آلمان درباره مسائل منطقه‌ای، بین‌المللی و برنامۀ هسته‌ای ایران انجام گرفت.

دیپلماسیِ گروگان‌گیری یکی از محورهای پایدار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از آغاز بنیان‌گذاری آن تاکنون بوده است. جمهوری اسلامی در چهل و شش سال گذشته بارها شهروندان کشورهای خارجی را در ایران به بهانه‌های گوناگون بازداشت و زندانی کرده و سپس آنان را با گرفتن امتیاز یا در برابر آزادی زندانیان وابسته به خود در خارج بخشوده و آزاد کرده است.

مبادلۀ زندانی میان کشورهای جهان پدیدۀ شناخته شده‌ای است. تاکنون کم نبوده‌اند کشورهایی که به این کار دست یازیده باشند. اما آنچه جمهوری اسلامی را در این زمینه از دیگر کشورها جدا می‌کند این است که این رژیم بیشتر وقت‌ها شهروندان خارجی را بی‌آنکه مرتکب جرم خاصی شده باشند بازداشت و زندانی می‌کند تا سپس آنان را با کارگزاران زندانی‌اش در خارج مبادله کند یا با گرفتن امتیازی سیاسی یا اقتصادی آزاد کند.

در سال ۲۰۱۷ نشریه آمریکایی پولیتیکو نوشت: ایرانی‌هایی که در کشورهای خارجی بازداشت و زندانی شده‌اند متهم به جرم‌های گوناگون از جمله نقض تحریم‌ها و تهدید امنیت آن کشورها هستند. اما جمهوری اسلامی استادان دانشگاه و گردشگرانی را که به ایران سفر می‌کنند بازداشت می‌کند تا آنان را با وابستگان زندانی‌اش در خارج مبادله کند. چنین معامله‌ای برای کشورهای غربی بسیار ناپسند است. اما چون جمهوری اسلامی می‌داند که دولت‌های غربی نمی‌خواهند این معامله آشکار شود، به دیپلماسی گروگان‌گیری ادامه می‌دهد. زیرا می‌داند که در این باره کشورهای غربی از ایران بازخواست نخواهند کرد.

به گفتۀ کُرنلیا ارنْست، نایب رئیس «هیئت روابط با ایرانِ» پارلمان اروپا، کشورهای اروپایی در برابر دیپلماسی گروگان‌گیری جمهوری اسلامی «دیپلماسی سکوت» اختیار کرده‌اند. دیپلماسی گروگان‌گیری در سیاست خارجی ایران پدیدۀ تازه‌ای نیست. جمهوری اسلامی از همان آغاز برپایی‌اش از گروگان‌گیری وسیله‌ای برای چانه‌زنی با کشورهای غربی ساخته است. این دیپلماسی بیشتر وقت‌ها برای ایران سودآور بوده است.

دیپلماسیِ گروگان‌گیری جمهوری اسلامی در ۴ نوامبر۱۹۷۹ ده روز پس از تصویب قانون اساسی با حملۀ دانشجویان خط امام به سفارت آمریکا و به گروگان گرفتن بیش از ۵۰ دیپلمات و شهروند آمریکایی در تهران آغاز شد. آن گروگان‌گیری پس از چهارصد و چهل و چهار روز در ۲۰ ژانویۀ ۱۹۸۰ در روز مُعارفۀ رونالد ریگان، رئیس جمهور منتخب آمریکا، و در میانۀ مراسم سوگند او به پایان رسید.

در آن زمان، آمریکایی‌ها در برابر آزادی گروگان‌های خود دارایی‌های ایران را در ایالات متحد از توقیف آزاد کردند و به تحریم تجاری ایران پایان دادند. احساس حقارت بی‌سابقه‌ای که جمهوری اسلامی با آن گروگان‌گیری در آمریکایی‌ها برانگیخت هنوز از میان نرفته است. بسیاری از مورخان آن گروگان‌گیری را نقطۀ عطفی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می‌دانند.

تا آن زمان بیشتر گروگان‌گیری‌ها به دست یک بازیگر غیردولتی انجام می‌گرفت. گروه‌های تروریستی یا سازمان‌های جنایتکار مافیایی دست به این کار می‌زدند. اما با ظهور جمهوری اسلامی، دیپلماسی گروگان‌گیری راست و بی‌پروا به یکی از محورهای سیاست خارجی یک دولت تبدیل شد. 

به گفتۀ کارشناسان، جمهوری اسلامی نه تنها خود به این کار دست می‌زند بلکه سازمان‌های غیردولتی وابسته به خود را نیز که در منطقه و جاهای دیگر جهان عمل می‌کنند برای گروگان‌گیری اجیر می‌کند. جدا از گروه‌های تروریستی این رژیم گاه حتی از کشورهای هم‌پیمان خود نیز برای پیشبرد دیپلماسی گرون‌گان‌گیری دعوت به همکاری می‌کند چنان که در سوریه بشار اسد شاهد بودیم.

دیپلماسی گروگان‌گیری را کارشناسان «پاسخ ضعیف به قوی» توصیف می‌کنند. جمهوری اسلامی آن را «نبرد نامتقارن» می‌نامد. در توصیف نبرد نامقارن در سایت «حماسه سازان دفاع مقدس» وابسته به سپاه پاسداران چنین می‌خوانیم: نبرد متقارن به زبان ساده یعنی نبرد ناو با ناو، تانک با تانک و هواپیما با هواپیما. در این استراتژیِ نظامی اگر دشمن بمب اتم داشته باشد برای دفع آن بایستی به فکر بمب اتم بود. اما در نبرد نامتقارن مرز درگیری نیز نامتقارن است. گاه در نبرد نامتقارن لازم است نیروهای خودی فراتر از مرزهای رسمی کشور با دشمن بجنگند.

فرانسه از جمله کشورهایی است که بارها این دیپلماسی را آزموده است. پس از روی کار آمدن خمینی، خودداری دولت فرانسه از ادامۀ همکاری با ایران در زمینۀ انرژی اتمی برپایۀ توافق ۱۹۷۴ میان سازمان انرژی اتمی ایران و کمیساریای عالی اتمی فرانسه معروف به «اوُروُدیف»، روابط میان دو کشور تیره شد.

با پناهنده شدن شاپور بختیار و سپس ابوالحسن بنی صدر و مسعود رجوی و دیگر مخالفان سرشناس رژیم به فرانسه، روابط دو کشور تیره‌تر شد. چنان که میان سال‌های ۱۹۸۱ و ۱۹۹۱، فرانسه متحمل انواع ترورها، گروگان‌گیری‌ها و

若要收聽兒少不宜的單集,請登入帳號。

隨時掌握此節目最新消息

登入或註冊後,即可追蹤節目、儲存單集和掌握最新資訊。

選取國家或地區

非洲、中東和印度

亞太地區

歐洲

拉丁美洲與加勒比海地區

美國與加拿大