سرطان جن - فصل دوم قسمت نهم

سرطان جن

اپیزود نهم

اپیزود نهم

الهه پیش پیرمرد دعانویس میره که شاید یه راهی باشه که بتونه پارسا رو نگه داره، پیرمرد یه جورایی هیپنوتیزمش میکنه و بعدش یه کروکی به الهه میده و بهش میگه اگه پارسا رو میخوای باید به این آدرس بری. الهه چند روزی ناپدید بوده و بعد از اینکه به خونه برمیگرده حرفای پارسا راجب سمیه اونو به شدت میترسونه، به خاطر همین تصمیم میگیره بزرگترین گوسفند رو به درخواست سمیه بخره اما بعد از مدتی جنازه گوسفندو تو پارکینگ پیدا میکنه. بعدش یه صدای عجیب و غریبی تو دستشویی به الهه میگه چرا جلیل و کشتی؟!؟!؟ الهه پیش خودش به این فکر میکنه که چیشد با جلیل ازدواج کرد و به اینجا رسید، سوال بزرگ الهه همین بود…..

پارسا گم شده و الهه به جلیل زنگ زد اما اون جواب نمیده بعد با فرزان تماس میگیره (تماس بین الهه و فرزان از زبون فرزان در فصل اول قسمت نهم) الهه به سمت چپک حرکت میکنه اما تو راه تصادف میکنه و دیگه چیزی یادش نمیاد…….

نویسنده: رامبد خانلری

گوینگان: پدرام زمانی و یگانه رمضانی

تهیه شده توسط مجموعه اتاق فرار انیگما

  • Link
  • Instagram

للاستماع إلى حلقات ذات محتوى فاضح، قم بتسجيل الدخول.

اطلع على آخر مستجدات هذا البرنامج

قم بتسجيل الدخول أو التسجيل لمتابعة البرامج وحفظ الحلقات والحصول على آخر التحديثات.

تحديد بلد أو منطقة

أفريقيا والشرق الأوسط، والهند

آسيا والمحيط الهادئ

أوروبا

أمريكا اللاتينية والكاريبي

الولايات المتحدة وكندا