202 episodes

شاهنامه خوانی با گزارش ابیات روان و هیجان انگیزاز استاد سیروس ملکی. برنامه ما درروزهای سه شنبه وآدینه ساعت ۹ بامداد به گاه ایران برگزار می گردد و شما می توانید در یوتیوب وکلاب هاوس همراه ما باشید. طرح مینیاتور از هنرمند گرامی بانو فرحناز سلطانی

shahpod-شاه پاد - Shahnameh podcast پادکست شاهنامه‌ خوانی ‪ـ‬ ادب پارسی

    • Education
    • 5.0 • 6 Ratings

شاهنامه خوانی با گزارش ابیات روان و هیجان انگیزاز استاد سیروس ملکی. برنامه ما درروزهای سه شنبه وآدینه ساعت ۹ بامداد به گاه ایران برگزار می گردد و شما می توانید در یوتیوب وکلاب هاوس همراه ما باشید. طرح مینیاتور از هنرمند گرامی بانو فرحناز سلطانی

    نشست چهلم - شکست خاقان جین-

    نشست چهلم - شکست خاقان جین-

    غرید شنگل ز پیش سپاهمنم گفت گرداوژن رزم‌خواهبگویید کان مرد سگزی کجاستیکی کرد خواهم برو نیزه راستچو آواز شنگل برستم رسیدز لشکر نگه کرد و او را بدیدبدو گفت هان آمدم رزمخواهنگر تا نگیری بلشکر پناهچنین گفت رستم که از کردگارنجستم جزین آرزوی آشکارکه بیگانه‌ای زان بزرگ انجمندلیری کند رزم جوید ز مننه سقلاب ماند ازیشان نه هندنه شمشیر هندی نه چینی پرندپی و بیخ ایشان نمانم بجاینمانم بترکان سر و دست و پایبر شنگل آمد به آواز گفتکه ای بدنژاد فرومایه جفتمرا نام رستم کند زال زرتو سگزی چرا خوانی ای بدگهر

    • 41 min
    نشست۳۹_هنرنمایی رستم

    نشست۳۹_هنرنمایی رستم

    غرید شنگل ز پیش سپاهمنم گفت گرداوژن رزم‌خواهبگویید کان مرد سگزی کجاستیکی کرد خواهم برو نیزه راستچو آواز شنگل برستم رسیدز لشکر نگه کرد و او را بدیدبدو گفت هان آمدم رزمخواهنگر تا نگیری بلشکر پناهچنین گفت رستم که از کردگارنجستم جزین آرزوی آشکارکه بیگانه‌ای زان بزرگ انجمندلیری کند رزم جوید ز مننه سقلاب ماند ازیشان نه هندنه شمشیر هندی نه چینی پرندپی و بیخ ایشان نمانم بجاینمانم بترکان سر و دست و پایبر شنگل آمد به آواز گفتکه ای بدنژاد فرومایه جفتمرا نام رستم کند زال زرتو سگزی چرا خوانی ای بدگهر

    • 47 min
    نشست ۳۸ انجمن شاهنامه خوانی ایرانشهر-داستان کاموس کشانی . پادشاهی کیخسرو_ رزم رستم و چنگش

    نشست ۳۸ انجمن شاهنامه خوانی ایرانشهر-داستان کاموس کشانی . پادشاهی کیخسرو_ رزم رستم و چنگش

    رزم رستم و خاقان چین داستانی پهلوانی دارای ۴۰۹ بیت در شاهنامه است. خاقان چین با سپاهش به یاری تورانیان به هماون آمد تا با سپاه ایران بجنگد ولی در نبردی که درگرفت، سه تن از سرداران خود یعنی اشکبوس و کاموس و چنگش را از دست داد. آنگاه خود با سپاهش به لشکر ایران تاخت و چون کاری از پیش نبرد به رستم پیشنهاد آشتی کرد ولی رستم نپذیرفت و به نبرد ادامه داد تا به خود خاقان که بر فیلی سپید سوار بود، دست یافت و او را با کمند به بند آورد.https://adabeparsi.net/

    • 55 min
    نبرد رستم و اشکبوس-۳۷

    نبرد رستم و اشکبوس-۳۷

    نبرد رستم و اشکبوس و رستم و کاموس ادامه از داستان کاموس کشانی .نشست ۳۷ انجمن ایرانشهر - داستان رزم رستم و اشکبوس پیکار: جنگ، رزم، نبرد. چالاکی: فرزی، تیزی و تندی. خروش: بانگ، فریاد، غریو. اسپ: همان اسب است (به تلفّظ قدیمی‌‎‎‎‎تر). بهرام: سیاره‌‎‎‎‎ی مریخ (که بر فلک پنجم است). کیوان: سیارۀ زُحَل (که بر فلک هفتم است). برگذشت: بالاتر رفت. ساعد: بازو، ما بین کف دست و آرنج. لعل: از سنگ‌‎‎‎‎های گران‌‎‎‎‎قیمت و باارزش به رنگ سرخ. نعل: آهنی که بر کف پای چهارپا میخ کنند تا سم اسب ساییده نشود. ایچ: هیچ.کاموس: نام پادشاه سنجاب که به مدد افراسیاب آمده بود و رستم، اشکبوس، پهلوانِ او را شکست داد. گُرد: پهلوان و مبارز، دلاور. سپردن: طی کردن، درنوردیدن. گُرز: وسیلۀ جنگی قدیمی که از چوب و آهن ساخته می‌شده و سر آن بیضی‌شکل یا گلوله ‌مانند بوده و آن را بر سر دشمن می‌زدند. کمند: ریسمانی که در میدان جنگ برای گرفتار کردن و اسیر کردن دشمن استفاده می‌‎‎‎‎شد. تنگ و بند آوردن: در تنگنا و گرفتاری افکندن.کجا: که (در سبک خراسانی). برخروشید: فریاد زد. بر سانِ: مثلِ، مانندِ. کوس: طبل بزرگ جنگی که برای اعلان و شروع و پایان جنگ نواخته می‌‎‎‎‎شد. سر کسی را به گرد آوردن: کنایه از کشتن، سر او را جدا کردن، نابود کردن. شدن: رفتن. تیز: سریع. رُهّام: پسر گودرز، از جنگاوران و سپاهیان لشکر ایران. خود: کلاه جنگی. گَبر: زره و لباس جنگی، خِفتان. برآویختن: درگیر شدن. گران: سنگین. آهنین: مثل آهن سخت و محکم.آبنوس: چوبی سیاه‌‎‎‎‎رنگ و سخت و گران‌‎‎‎‎بها و سنگین از درختی به همین نام. در این بیت منظور رنگ سیاه است. برآهیختن: بیرون کشیدن شمشیر و جز آن. غمی شدن: خسته شدن، غمگین شدن. سران: مجاز از فرماندهان و پهلوانان (رهّام و اشکبوس). ستوه گشتن: به‌‎‎‎‎جان آمدن، درمانده شدن، خسته شدن. قلب: وسط و میانۀ لشکر. طوس (توس): پسر نوذر، که در دربار چند پادشاه سلسلۀ کیانی از جمله کیکاووس، کیقباد و کیخسرو فرمانده سپاه ایران بود. گفته‌‎‎‎‎اند شهر توس در خراسان را او بنا کرده است. تهمتن: دارای تن نیرومند، شجاع، لقب رستم. برآشفت: عصبانی شد.با جام باده جفت بودن: کنایه از خوشگذران و مست بودن. به آیین: با نظم و صحیح. کارزار: جنگ و پیکار. زه: چلّۀ کمان، وَتَرِ کمان، به زِه: کشیده شده، کنایه از آماده. رزم‌‎‎‎‎آزمای: جنگ‌‎‎‎‎جو. هماورد: حریف، هم‌‎‎‎‎نبرد، رقیب. مشو بازِ جای: به جای خود (لشکر خود) بازنگرد. خیره: متعجّب. عنان: دهانه، افسار. عنان را گران کردن: کنایه از توقّف کردن. بخواند: صدا کرد. کام: مراد، آرزو. نبینی تو کام: کنایه از خواهی مُرد.پُتک: چکّش بزرگ فولاد

    • 53 min
    جنگ هماوننشست -۳۶-ا نجمن شاهنامه خوانی ایرانشهر-داستان کاموس کشانی . پادشاهی کیخسرو

    جنگ هماوننشست -۳۶-ا نجمن شاهنامه خوانی ایرانشهر-داستان کاموس کشانی . پادشاهی کیخسرو

    جنگ هماون پایان یک سلسله عملیات تهاجمی از سوی ایرانیان به آمریت کیخسرو بود. با اینکه در آغاز حمله به مرزهای توران و رود مرزی شهد رود ایرانیان موضع تهاجمی داشتند ولی در ادامه پیکار پس از پنج ماه منجر به فرار ایرانیان از حاشیه رودشهد به ارتفاعات کوه هماون شد. این جنگ را ایرانیان در غیاب زابلیان به ویژه رستم انجام دادند ولی مسلم شد که بدون حضور رستم و گردان زابلی‌اش پیروزی امکان ندارد:در این جنگ پور و نبیره نماند سپاه و درفش و تبیره نماند.

    • 46 min
    شاهنامه خوانی ۱۹۴ یزدگرد ۴ پایان شاهنامه

    شاهنامه خوانی ۱۹۴ یزدگرد ۴ پایان شاهنامه

    چو بیژن سپه را همه راست کردبه ایرانیان برکمین خواست کردبدانست ماهوی و از قلبگاهخروشان برفت ازمیان سپاهنگه کرد بیژن درفشش بدیدبدانست کو جست خواهد گزیدبه برسام فرمود کز قلبگاهبه یکسو گذار آنک داری سپاهنباید که ماهوی سوری ز جنگبترسد به جیحون کشد بی‌درنگبه تیزی ازو چشم خود برمدارکه با او دگرگونه سازیم کارچو برسام چینی درفشش بدیدسپه را ز لشکر به یکسو کشیدهمی‌تاخت تاپیش ریگ فربپر آژنگ رخ پر ز دشنام لبمر او را بریگ فرب دربیافترکابش گران کرد و اندر شتافتچو نزدیک ماهو برابر به بودنزد خنجر او را دلیری نمودکمربند بگرفت و او را ز زینبرآورد و آسان بزد بر زمینفرود آمد و دست او را ببستبه پیش اندر افگند و خود برنشستهمانگه رسیدند یاران اویهمه دشت ازو شد پر از گفت و گویببرسام گفتند کاین را مبربباید زدن گردنش راتبرچنین داد پاسخ که این راه نیستنه زین تاختن بیژن آگاه نیستهمانگه به بیژن رسید آگهیکه آمد بدست آن نهانی رهیجهانجوی ماهوی شوریده هشپر آزار و بی‌دین خداوندکشچو بشنید بیژن از آن شادشدببالید وز اندیشه آزاد شدشراعی زدند از بر ریگ نرمهمی‌رفت ماهوی چون باد گرمگنهکار چون روی بیژن بدیدخرد شد ز مغز سرش ناپدیدشد از بیم همچون تن بی‌روانبه سر بر پراگند ریگ روانبدو گفت بیژن که ای بدنژادکه چون تو پرستار کس را مبادچرا کشتی آن دادگر شاه راخداوند پیروزی و گاه راپدر بر پدر شاه و خود شهریارز نوشین روان در جهان یادگارچنین داد پاسخ که از بدکنشنیاید مگر کشتن و سرزنشبدین بد کنون گردن من بزنبینداز در پیش این انجمنبترسید کش پوست بیرون کشدتنش رابدان کینه در خون کشدنهانش بدانست مرد دلیربه پاسخ زمانی همی‌بود دیرچنین داد پاسخ که ای دون کنمکه کین از دل خویش بیرون کنمبدین مردی و دانش و رای و خویهم تاج وتخت آمدت آرزویبه شمشیر دستش ببرید و گفتکه این دست را در بدی نیست جفتچو دستش ببرید گفتا دو پاببرید تا ماند ایدر بجابفرمود تا گوش و بینیش پستبریدند و خود بارگی برنشستبفرمود کاین را برین ریگ گرمبدارید تا خوابش آید ز شرممنادیگری گرد لشکر بگشتبه درگاه هرخیمه‌ای برگذشتکه ای بندگان خداوند کشمشورید بیهوده هرجای هشچو ماهوی باد آنکه بر جان شاهنبخشود هرگز مبیناد گاهسه پور جوانش به لشکر بدندهمان هر سه با تخت و افسر بدندهمان جایگه آتشی بر فروختپدر را و هر سه پسر را بسوختاز آن تخمهٔ کس در زمانه نماندوگر ماند هرکو بدیدش براندبزرگان بر آن دوده نفرین کنندسرازکشتن شاه پرکین کنندکه نفرین برو باد و هرگز مبادکه او را نه نفرین فرستد بدادکنون زین سپس دور عمر بودچو دین آورد تخت منبر بود

    • 1 hr 24 min

Customer Reviews

5.0 out of 5
6 Ratings

6 Ratings

سیروس ملکی ,

سپاس نامه

سپاس از همه ی گرامیانی که در فراهم آوردن این برنامه ما را همراهی کردند.

Top Podcasts In Education

The Mel Robbins Podcast
Mel Robbins
The Jordan B. Peterson Podcast
Dr. Jordan B. Peterson
Mick Unplugged
Mick Hunt
Academy of Ideas
Academy of Ideas
UNBIASED
Jordan Is My Lawyer
Law of Attraction SECRETS
Natasha Graziano

You Might Also Like

Reading Ferdowsi فردوسی خوانی
Amir Khadem
پادکست رخ
Rokh Podcast
‌BPLUS بی‌پلاس پادکست فارسی خلاصه کتاب
Ali Bandari
Shahnameh and Myth شاهنامه و اسطوره
Afshin