36 episodes

داستانهایی واقعی از شهادتها و کارهای عظیم خداوند که در زندگی هر روزه ما رغم خورده و میخورد با کلامی آشنا و دلنشین


وقت قصه است، قصه‌ای که تو نویسنده‌اش هستی.


پس بنویس، بنویس تا زندگی‌ات را به یک اثر هنری تبدیل کنی.


#رادیو_پارسی #رادیومسیحی #رادیوجهانی #رادیوپارس #قصه #قصة #داستان #داستان_مسیحی #رمان #قصه_مسیحی #منوتو #عیسی

وقت قص‪ه‬ رادیو جهان پارس

    • Arts

داستانهایی واقعی از شهادتها و کارهای عظیم خداوند که در زندگی هر روزه ما رغم خورده و میخورد با کلامی آشنا و دلنشین


وقت قصه است، قصه‌ای که تو نویسنده‌اش هستی.


پس بنویس، بنویس تا زندگی‌ات را به یک اثر هنری تبدیل کنی.


#رادیو_پارسی #رادیومسیحی #رادیوجهانی #رادیوپارس #قصه #قصة #داستان #داستان_مسیحی #رمان #قصه_مسیحی #منوتو #عیسی

    مونا

    مونا

    VAGHTE GHESE-3007-mona


    کم کم فصل بهار از راه رسید. شکوفه های زیبای بهار سر تا سر دشت رو رنگین کرده بود. دیدن گله ی گوسفندان هنگام چرا در مراتع سرسبز 


     صدای ناله ی نی چوپان  و هوایی پاک و گرمای خورشید ، دست به دست هم داده بودند تا اون روز ، من و مریم ، خاطرات شیرینی رو تو زندگی خودمون رقم بزنیم.


    نویسنده سعید


    گوینده سیامک

    • 15 min
    ژیلا

    ژیلا

    VAGHTE GHESE-3006-zhila


      صدای پدر از توی سالن هال میومد : کجایی بچه جان ! بیا اینور کارت دارم. از جای خودم بلند شدم و با استکان چای  به طرف پدر رفتم. پدر کنار شومینه نشسته بود و سیگار می کشید. استکان چای رو جلوی پدر گذاشتم و ازش پرسیدم : پدر جان ، اکبر آقا دیوونه است؟ پدر استکان چای رو برمیداره و هورت میکشه و بعد میگه : خدا می دونه. به من و تو چه ربطی داره که توی زندگی خصوصی دیگران سرک بکشیم.


    نویسنده سعید


    گوینده سیامک

    • 15 min
    وارث

    وارث

    VAGHTE GHESE-3005-vares


      روز سرد پاییزی و پشت میله های زندان در انتظار زمان ملاقات با نامزدم هستم.  شش ماهی هست که تو بند جرایم غیر  عمد ، زندانی هستم و در انتظار رای دادگاه


    نویسنده سعید


    گوینده سیامک

    • 15 min
    ایران

    ایران

    VAGHTE GHESE-3004-iran


    سامان لبخندی میزنه و از جیب خودش یه نخ سیگار بر می داره و روشن میکنه. پاهاشو روی هم میذاره و شروع میکنه به خوندن شعر : 


    یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم  ،  


    در میان لاله و گل آشیانی داشتم  ،


     گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار  ، 


     پای آن سرو روان اشک روانی داشتم  …


    نویسنده سعید


    گوینده سیامک

    • 15 min
    قناعت

    قناعت

    VAGHTE GHESE-3003-ghenaat


    یک روز پاییزی بود. هوایی تقریبا سرد و نم نم بارون پاییزی و درختانی با برگ های خزان دیده و زرد و صدای اره موتوری جنگلبان که از دور به گوش می رسید


    . کمی اونطرف تر هم بوی دود چوب های  نیمه سوخته ای که خانم همسایه ، برای پختن نان در تنور انداخته بود.


     و مرغ و خروس رها شده توی باغچه ی بزرگ خونه ، حال و هوای منو برای رفتن به کلاس دانشکده ، خوشتر  کرده بود. 


    اون روز کتاب مقدس رو توی کیفم گذاشتم و از خونه خارج شدم. به خیابون اصلی رسیدم و کمی منتظر مینی بوس شدم تا به شهر برم و خودمو به کلاس برسونم.


    نویسنده سعید


    گوینده سیامک

    • 15 min
    همسایه

    همسایه

    VAGHTE GHESE-3002-hamsayeh


    نویسنده سعید


    گوینده سیامک


    . بعد از سه چهار دقیقه سکوت معنا دار، از رعنا پرسیدم : این کتاب ، همون کتاب مقدس مسیحیان هست؟ رعنا کتاب رو تو آغوش خودش گرفت و گفت: بله. این کتاب کلام زنده ی خداوند ماست و من سالهاست که به خدای این کتاب ایمان آوردم و به کلام خدا در این کتاب اعتماد دارم. ازش خواهش کردم  کتاب مقدس رو به من بده تا من هم کمی مطالعه کنم. رعنا گفت : اجازه بده این کتاب رو به شما هدیه بدم.

    • 16 min

Top Podcasts In Arts

Fresh Air
NPR
The Moth
The Moth
LeVar Burton Reads
LeVar Burton and Stitcher
99% Invisible
Roman Mars
The Book Review
The New York Times
Gastropod
Cynthia Graber and Nicola Twilley