Ganje Hozour audio Program #951 Ganj e Hozour Programs
-
- Technology
برنامه شماره ۹۵۱ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی۱۴۰۱ تاریخ اجرا: ۲۱ فوريه ۲۰۲۳ -۳ اسفندبرای دستیابی به فایل پادکست برنامه ۹۵۱ بر روی این لینک کلیک کنید.برای دانلود فایل صوتی برنامه ۹۵۱ با فرمت mp3 بر روی این لینک کلیک کنید.PDF متن نوشته شده برنامه با فرمتPDF متن نوشته شده پیامهای تلفنی برنامه با فرمتتمام اشعار این برنامه با فرمت PDF نسخه ریز مناسب پرینت تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF نسخه درشت خوانش تمام ابیات این برنامه - فایل صوتیخوانش تمام ابیات این برنامه - فایل تصویریفلوچارت مطرح شده در برنامه ۹۵۱ (نسخهی مناسب پرینت رنگی)فلوچارت مطرح شده در برنامه ۹۵۱ (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)برای دستیابی به اطلاعات مربوط به جبران مالی بر روی این لینک کلیک کنید.مولوی، دیوان شمس، ترجیعات، ترجیع نهمRumi (Molana Jalaleddin) Poem(Tarjiaat)#9, Divan e Shamsباز این دلِ سرمستم دیوانهٔ آن بند استدیوانه کسی باشد، کو بیدل و پیوند استسرمست کسی باشد، کو خود خبرش نَبْوَدعارف دلِ ما باشد، کو بیعدد و چند استدر حلقهٔ آن سلطان، در حلقه نگینم منای کور، به من بنگر، من وَردم(۱) و شه قند استنه از خاکم و نه از بادم، نه از آتش و نه از آبمآن چیز شدم کلّی، کو بر همه سوگند استمن عیسیِ آن ماهم، کز چرخ گذر کردممن موسیِ سرمستم، کالله درین ژندهست(۲)دیوانه و سرمستم، هم جامِ تن اشکستممن پند بنپذیرم، چه جایِ مرا پند است؟من صوفی چرا باشم؟ چون رندِ خراباتممن جام چرا نوشم؟ با جام که خرسند است؟من قطره چرا باشم؟ چون غرق در آن بحرممن مرده چرا باشم؟ چون جان و دلم زندهستتن خفت درین گُلخَن، جان رفت در آن گُلشَنمن بودم و بیجایی، وین نای که نالندهستاز خویش حذر کردم، وز دورِ قمر جَستمبر عرش سفر کردم، شکلی عجبی بستم(۱) وَرد: گُل، گُلِ سرخ. گُل و قند که باهم گُلقند پدید میآورند.(۲) ژنده: کهنه، مندرس، از کار افتاده----------مولوی، دیوان شمس، ترجیعات، ترجیع نهمRumi (Molana Jalaleddin) Poem(Tarjiaat)#9, Divan e Shamsباز این دلِ سرمستم دیوانهٔ آن بند استدیوانه کسی باشد، کو بیدل و پیوند استسرمست کسی باشد، کو خود خبرش نَبْوَدعارف دلِ ما باشد، کو بیعدد و چند استدر حلقهٔ آن سلطان، در حلقه نگینم منای کور، به من بنگر، من وَردم و شه قند استمولوی، مثنوی، دفتر اوّل، بیت ۳۲۱۴Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Mathnavi), Book #1, Line #3214علّتی بتّر ز پندارِ کمالنیست اندر جانِ تو ای ذُودَلال(۳)(۳) ذُودَلال: صاحبِ ناز و کرشمه----------مولوی، مثنوی، دفتر اوّل، بیت ۳۲۱۹Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Mathnavi), Book #1, Line #3219در تگِ جو هست سِرگین ای فَتیٰ(۴)گرچه جو صافی نماید مر تو را(۴) فَتیٰ: جوان، جوانمرد----------مولوی، مثنوی، دفتر او
برنامه شماره ۹۵۱ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی۱۴۰۱ تاریخ اجرا: ۲۱ فوريه ۲۰۲۳ -۳ اسفندبرای دستیابی به فایل پادکست برنامه ۹۵۱ بر روی این لینک کلیک کنید.برای دانلود فایل صوتی برنامه ۹۵۱ با فرمت mp3 بر روی این لینک کلیک کنید.PDF متن نوشته شده برنامه با فرمتPDF متن نوشته شده پیامهای تلفنی برنامه با فرمتتمام اشعار این برنامه با فرمت PDF نسخه ریز مناسب پرینت تمام اشعار این برنامه با فرمت PDF نسخه درشت خوانش تمام ابیات این برنامه - فایل صوتیخوانش تمام ابیات این برنامه - فایل تصویریفلوچارت مطرح شده در برنامه ۹۵۱ (نسخهی مناسب پرینت رنگی)فلوچارت مطرح شده در برنامه ۹۵۱ (نسخهی مناسب پرینت سیاه و سفید)برای دستیابی به اطلاعات مربوط به جبران مالی بر روی این لینک کلیک کنید.مولوی، دیوان شمس، ترجیعات، ترجیع نهمRumi (Molana Jalaleddin) Poem(Tarjiaat)#9, Divan e Shamsباز این دلِ سرمستم دیوانهٔ آن بند استدیوانه کسی باشد، کو بیدل و پیوند استسرمست کسی باشد، کو خود خبرش نَبْوَدعارف دلِ ما باشد، کو بیعدد و چند استدر حلقهٔ آن سلطان، در حلقه نگینم منای کور، به من بنگر، من وَردم(۱) و شه قند استنه از خاکم و نه از بادم، نه از آتش و نه از آبمآن چیز شدم کلّی، کو بر همه سوگند استمن عیسیِ آن ماهم، کز چرخ گذر کردممن موسیِ سرمستم، کالله درین ژندهست(۲)دیوانه و سرمستم، هم جامِ تن اشکستممن پند بنپذیرم، چه جایِ مرا پند است؟من صوفی چرا باشم؟ چون رندِ خراباتممن جام چرا نوشم؟ با جام که خرسند است؟من قطره چرا باشم؟ چون غرق در آن بحرممن مرده چرا باشم؟ چون جان و دلم زندهستتن خفت درین گُلخَن، جان رفت در آن گُلشَنمن بودم و بیجایی، وین نای که نالندهستاز خویش حذر کردم، وز دورِ قمر جَستمبر عرش سفر کردم، شکلی عجبی بستم(۱) وَرد: گُل، گُلِ سرخ. گُل و قند که باهم گُلقند پدید میآورند.(۲) ژنده: کهنه، مندرس، از کار افتاده----------مولوی، دیوان شمس، ترجیعات، ترجیع نهمRumi (Molana Jalaleddin) Poem(Tarjiaat)#9, Divan e Shamsباز این دلِ سرمستم دیوانهٔ آن بند استدیوانه کسی باشد، کو بیدل و پیوند استسرمست کسی باشد، کو خود خبرش نَبْوَدعارف دلِ ما باشد، کو بیعدد و چند استدر حلقهٔ آن سلطان، در حلقه نگینم منای کور، به من بنگر، من وَردم و شه قند استمولوی، مثنوی، دفتر اوّل، بیت ۳۲۱۴Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Mathnavi), Book #1, Line #3214علّتی بتّر ز پندارِ کمالنیست اندر جانِ تو ای ذُودَلال(۳)(۳) ذُودَلال: صاحبِ ناز و کرشمه----------مولوی، مثنوی، دفتر اوّل، بیت ۳۲۱۹Rumi (Molana Jalaleddin) Poem (Mathnavi), Book #1, Line #3219در تگِ جو هست سِرگین ای فَتیٰ(۴)گرچه جو صافی نماید مر تو را(۴) فَتیٰ: جوان، جوانمرد----------مولوی، مثنوی، دفتر او