Koocheh | پادکست کوچه PersianBMS
-
- Society & Culture
-
پادکست کوچه روایتگر داستان شهاب جوانی ۲۰ ساله.
شهاب جوان بهائی ۲۰ سالهای است که داستان زندگی خود رو برای ما بازگو می کند. او در شب تولد ۲۰ سالگی اش، از بهترین دوستش، ستاره، هدیه ای فوق العاده دریافت می کند. دفتر خاطرات ستاره! شهاب و ستاره چند سال پیش، بعد از آشنایی، تصمیم به نوشتن خاطرات خود کردند. به بهانه این هدیه ارزشمند، شهاب سری به دفتر خاطرات خود می زند، و وقایع ۵ سال گذشته که زندگی او را به کلی دگرگون کردند را برای ما می خواند.
-
کوچه ۲ (۱) – نامه الکترونیکی که خبر از اتفاقات تازهای دارد
مدتی است که بهمن ایران را ترک کرده و به ترکیه مهاجرت کرده است. احساسات و افکار بهمن مانند طوفانی در این مدت در روح و روانش می تازند، و او با حس دلتنگی برای عزیزانش در ایران دست و پنجه نرم می کند. در همین میان، نامه الکترونیکی عجیبی دریافت می کند که فکر او را بیشتر از قبل مشغول می کند. نامهای از فردی ناشناس که از پیچ و خم زندگی بهمن با خبر است. آیا بهمن جواب نامه ی او را می دهد؟
-
کوچه ۲ (۲) – آیا رابطهای بین بی خبری از ستاره و حسین وجود دارد؟
بهمن به سختی مریض شده٬ اما می داند که مریضی او از یک سرما خوردگی ساده بیشتر است. مدت هاست که از ستاره خبری نیست٬ نه نامه ای٬ نه پیغامی٬ و نه تماسی. با مرور خاطرات بهمن به یاد آورد که بازجو بعد از دست گیری شهاب٬ حتی یک سوال هم از ستاره و دوستی آنها نپرسیده بود٬ و حالا نامه ای عجیب از فردی با نام مستعار حسین دریافت کرده بود. آیا رابطهای بین بی خبری از ستاره و حسین وجود دارد؟
-
کوچه ۲ (۳) – آیا حسین ربطی به جریان شهاب و ستاره دارد؟
بهمن و شهاب هر روز بیشتر از قبل نگران حال ستاره میشوند٬ و بی صبرانه منتظر شنیدن خبری از او هستند. در این هنگام٬ بهمن در تماسی اینترنتی با شهاب متوجه میشود که شهاب هم نامهای عجیب از فردی به نام حسین دریافت کرده که از شهاب خواسته است حضوری ملاقات کنند. آیا حسین ربطی به جریان شهاب و ستاره دارد؟ آیا او از حال ستاره با خبر است؟
-
کوچه۲ (۴) – شهاب و بهمن نگران حال ستاره اند
بهمن هنوز هم به شدت مریض است، و کم کم متوجه شده که این از یک سرماخوردگی معمولی جدی تر است. در این میان شهاب و بهمن همچنان نگران حال ستاره اند، و هنوز هیچ خبری از او ندارند. بهمن به همراه دوستش به بیمارستان می رود، و شهاب به احساسات خود دست و پنجه نرم می کند.
-
کوچه ۲ (۵) – آیا شهاب به سر قرار با حسین میرود؟
هنوز خبری از ستاره نیست٬ و شهاب و بهمن هر دو نگران حال او هستند. بهمن با این که جواب نامهی قبلی حسین را نداده است٬ دوباره از او ایمیلی دریافت میکند. در همین حال٬ شهاب در حال تصمیم گیری برای ملاقات با همین آقا حسین در کافه کوچه است. آیا شهاب به سر قرار با حسین میرود؟ یا حسین ممکن است باعث دستگیری دوبارهی او شود؟
-
کوچه ۲ (۶) – علائم افسردگی در فروغ
با برگشتن کامران از زندان، علائم افسردگی در فروغ روز به روز شدیدتر شده بودند. این مادر صبور و با استقامت در این ۵ سال ذرهای افسردگی خود را بروز نداده بود، تا شهاب نگران حال او نیز نباشد. او مدتها است به پیانو دست نزده و رمق نواختن را ندارد. اما پشتیبانی و عشق کامران و شهاب، حال او را کمی بهتر کرده است. آیا فروغ دوباره مینوازد؟
Customer Reviews
لوس و تصنعی!
انقدر داستاننویسی ضعیف و پیشپاافتادهای داشت که به زحمت تونستم تا اپیزود سوم گوش کنم و فرصت بدم!