RadiOrchid | رادیو ارکی‪د‬ Azadeh Rahimi

گاهی اوقات ممکنه شروع یه کاری خیلی سخت باشه چون حس و حالش رو نداریم یا حس میکنیم به اندازه ی کافی برای شروع اون کار آماده نیستیم. ما اغلب دوست داریم که کارمون رو درست انجام بدیم. حتی ممکنه بعضیامون دوست داشته باشیم کاری که نیاز هست انجام بشه و باید
انجام بشه رو به بهترین و کامل ترین شکل انجام بدیم. اما همین کمال گرایی میتونه باعث اضطراب و تاخیر در انجام دادن اون کار بشه، یا میتونه حتی باعث بشه که اون کار هیچ وقت انجام نشه.

تو این قسمت، اول در مورد علت‌های به تعویق انداختن کارها میگیم. بعد پنج راهکار رو مرور میکنیم که میتونن برای افزایش انگیزه و مقابله با به تعویق انداختن کارها کمک‌مون کنن.

گاهی اوقات، بعضی از ما ممکنه زمان خیلی زیادی رو برای تصمیم گیری ها مون بگذاریم ، یا موقع تصمیم گیری خیلی به تایید اطرافیان اتکا کنیم یا حتی اجازه بدیم که اطرافیان برای ما تصمیم بگیرن. و این موضوع میتونه برای ما یا حتی اطرافیانمون اذیت کننده باشه. اما باید بدونیم که این الگو رو میتونیم تغییر بدیم و تصمیم گیری هامون رو بیشتر تحت کنترل خودمون در بیاریم.

تو این قسمت میخوایم بدونیم که چطور میتونیم قدرت تصمیم گیری مون رو بالا ببریم

اول دو مدل کلی تصمیم گیری در آدم ها رو معرفی میکنیم. همینطور در مورد اینکه چطور سیستم ایمنی روانی ما در مواقعی که چیزها به دلخواه ما پیش نمیره، به کمکمون میاد و از ما در مقابل رنج های احتمالی محافظت میکنه، و اینکه ما چطور می‌تونیم از این سیستم ایمنی روانی در تصمیم گیری هامون کمک بگیریم. در پایان، راه کارهای عملی ای رو مرور میکنیم که میتونن به ما کمک کنن کمی راحت تر تصمیم بگیریم

 این اپیزود، ادامه ی اپیزود هفتم هست و در اون باقی صحبت های عطیه رو میشنویم که تجربه ی بیماری سرطان رو داره. در قسمت قبلی، عطیه داستان تجربه ش رو از وقتی که خبر ابتلا به سرطان رو شنید تا وقتی که وارد پروسه ی درمان شد تعریف کرد

در ادامه، تو این اپیزود، عطیه از احساسات مختلفی که در این دوره تجربه کرده، و عواملی که باعث ایجاد حال خوش درش شدن میگه. همینطور از عطیه سئوال کردم نقش فعالیت بدنی در دوره ی درمان رو چطور میبینه، و این که سرطان به طور کلی چه تغییراتی درش به وجود آورده. و در آخر، درمورد نقش دوستان و اطرافیان در گذروندن این دوره پرسیدم. اینکه چه رفتارهایی از اطرافیانش دیده که خوشحالش کرده و چه حرف ها یا رفتارهایی به طور ناخواسته باعث ناراحتیش شدن

در اپیزود هفتم و هشتم، صحبت های عطیه رو میشنویم که تجربه ی بیماری سرطان رو داره

 از عطیه خواستم که داستان تجربه ش رو برامون تعریف کنه. در این مورد سئوال کردم که از زمانی که خبر ابتلا به سرطان رو شنید تا وقتی که وارد پروسه ی درمان شد چه افکار و احساساتی رو تجربه کرده و عکس العملش به اون افکار و احساسات چی بوده

تو این قسمت صحبت های پانیذ رو میشنویم که خواهرش پونه گرجی روز 18 دی ماه 1398 مسافر پرواز 752 اوکراین بود. از پانیذ در این مورد سئوال کردم که چه افکار و احساساتی رو در این مدت تجربه کرده. اینکه بعد از اون واقعه ی تلخ، دیدگاهش نسبت به زندگی دستخوش چه تغییراتی شده. نقش اطرافیان، دوستان، و احیانا مشاور در زندگیش چی بوده؟ تفاوت های فرهنگی دوستان و اطرافیانش در خارج از ایران در مواجهه با این موضوع چه تاثیری روی روند بهبود یا عدم بهبود وضعیت روحیش گذاشته؟

همینطور، از پانیذ در مورد اشتباهات رایج اطرافیان در دوران سوگواریش سئوال کردم، و پرسیدم چه رفتار جایگزینی رو پیشنهاد میکنه

بعضی اتفاقات، خارج از تجربیات معمول توی زندگی روزمره هستن. اما میتونن برای همه ی ما یه روزی اتفاق بیفتن. در فصل دوم رادیوارکید صحبتِ بعضی از کسانی رو میشنویم که چنین تجربه هایی رو داشتن. هدف من از تولید این فصل از پادکست رادیوارکید، این بوده که با شنیدن این تجربه ها به درک عمیق تری از این موقعیت ها برسیم

در این اپیزود حرف های حسام رو می‌شنویم. حسام درمورد تجربه بیماری ای که داشته صحبت می‌کنه، اینکه دیدگاهش چه تغییراتی کرده، اینکه چه افکار و احساساتی رو در طول این مسیر، داشته، و در مواجهه با اون افکار، پاسخش چی بوده. همینطور، از حسام در مورد رفتار اطرافیان هم سئوال کردم، و اینکه بهترین نوع برخورد اطرافیان از دید خودش چی بوده