دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد ۱۷۱

رواق / Ravaq

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۱۷۱

مفعول و فاعلاتن مفعول و فاعلاتن

دوش از جناب آصف پيک بشارت آمد

کز حضرت سليمان عشرت اشارت آمد

خاک وجود ما را از آب (باده) ديده گل کن

ويرانسرای دل را گاه عمارت آمد

اين شرح بی‌نهايت کز (حسن) زلف يار گفتند

حرفی‌ست از هزاران کاندر عبارت آمد

عيبم بپوش زنهار ای خرقه‌ی می‌آلود

کان پاک (یار) پاکدامن بهر زيارت آمد

امروز جای هر کس پيدا شود ز خوبان

کان ماه مجلس‌افروز اندر صدارت آمد

بر تخت جم که تاجش معراج آسمان است

همت نگر که موری با آن حقارت آمد

از چشم شوخش ای دل ايمان خود نگه دار

کان جادوی کمانکش بر عزم غارت آمد

آلوده‌ای تو حافظ فيضی ز شاه درخواه

کان عنصر سماحت بهر طهارت آمد

درياست مجلس او درياب وقت و در ياب

هان ای زيان رسيده وقت تجارت آمد



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Para ouvir episódios explícitos, inicie sessão.

Fique por dentro deste podcast

Inicie sessão ou crie uma conta para seguir podcasts, salvar episódios e receber as atualizações mais recentes.

Selecionar um país ou região

África, Oriente Médio e Índia

Ásia‑Pacífico

Europa

América Latina e Caribe

Estados Unidos e Canadá