Man Ta Unja - من تا اونجا Moein & Mehdi
-
- Education
این یک صدا، دیدگاه و تجربه ی خام و اصیل است.پادکست "من تا اونجا" با انگیزهای شخصی و برای دل خودمان شروع شده است. هدف از این پادکست، یک نگاه هفتگی به اتفاقات زندگی و تعهد به مسیری است که در آن قرار داریم. ما معتقدیم این تجربه هفتگی ما را بیدار و هوشیار نگه میدارد و مانع از گم شدن در مسیر زندگی میشود. از طرف دیگر، میخواهیم به دیگران نشان دهیم که موفقیت نه یک داستان حماسی و ابرقهرمانی و پر از هیجان، بلکه در اکثر مواقع یک روایت روزمره و معمولی است. ما دغدغه های خرد و داستان های به ظاهر کسل کننده ای را به اشتراک می گذاریم که در خلوت دل و ذهن ما آدمها پوسیده است و هیچ وقت به زبان نیامده.امیدواریم که بتوانیم گوش شنوایی را سرگرم کنیم تاثیر گذار باشیم و رابطه ای پایدار و صمیمی ایجاد کنیم.
-
اپیزود ۵۳: خودت رو ببخش
🥳🤩راستی تولد مهدی مبارک 🎂🎉آدمیم دیگه. واسه همه پیش می یاد. یه موقعهایی کارها روی هم تلمبار میشن و اضطراب و احساس گناه می زنه بالا و اونقدر از فکر و احساسهای منفی پر میشیم که نه میتونیم بفهمیمش، نه فرار کنیم. انگار منجمد میشیم. همهی احتمالات قفل میشن و تنها کاری که می تونیم بکنیم اینه که تو تخت دراز بکشیم و تو فکر به خودمون بپیچیم. ولی واقعا چاره چیه؟یه راهش اینه که خیلی عصبانی، با یه کمربند بیوفتیم به جون خودمون، بد حرف بزنیم، خودمون رو سرزنش کنیم. یه راه دیگش شاید این باشه که یه خرده نر...
-
اپیزود ۵۲: بازی
این هفته کنسول خریدن معین بهونه ای میشه تا ما یادی کنیم از کودک درونمون که دلش پر از حسرت هایی هست که هنوز برطرف نشدن. حسرتهایی که به ریشههامون، یعنی خانواده و کشورمون برمیگردن و خیلی ناخودآگاه تو خیلی از تصمیمهامون تاثیر میذارن.ولی خودمونیم این کودکی از دست رفته با همهی اون محرومیتهاش یه حس خاصی داشت که تو بزرگسالی جاش خالیه. انگار الان، دوباره حسرت همون بچگی رو میخوریم تا دوباره فارغ از همه چی، خیلی بی دغدغه، فقط برای بازی و لذت بردن بشین بازی کنیم.تو این قسمت ما دنبال این محرومیت دور...
-
اپیزود ۵۱: فشار
🥳🤩راستی تولد معین مبارک 🎂🎉تو راستای قدردانی از بهتر شدن حال و روزمون، از استرس و فشاری حرف می زنیم که کم کم داره از دوشمون برداشته میشه. فشاری که نه تنها ما رو به جلو هل نمیده، بلکه ما رو متوقف میکنه و حتی تو سرمون میکوبه تا درجا بزنیم. جالبه که ریشه ی این فشار خیلی جاها درونیه و از باورهای زاویه دار و عزت نفس پایین و احساسهای دردناک سرکوب شدمون نشات میگیره.ما سرنخ همین کلمه فشار رو میگیریم و به جاهای جالبی میرسیم. با ما همراه باشید
-
اپیزود پنجاه: خودت باش
تو این قسمت برمیگردیم به یه سال پیش، وقتی که معین اولین قرارشو با یه دختر تو آمستردام داشت و مقایسهاش می کنیم با آخرین قرارش که همین چند شب پیش اتفاق افتاد. رفتن سرهقرار واسه خیلی از ما ترس و اضطراب به همراه داره. ترسی که ریشهاش رو میشه در قبول شدن و دوست داشته شدن در نگاه دیگری پیدا کرد. حالا اگه این وسط خودمون هم، خودمون رو دوست نداشته باشیم این ترس بیشتر شعله ور میشه، اونقدر زیاد که ما تماسمون رو با لحظه و خود واقعیمون از دست میدیم و غرق در فکرهای منفی و وسواسی میشیم. این تر...
-
اپیزود ۴۹: رقص اجتماعی
ما تو این قسمت در مورد اولین تجربهی معین از کلاس رقص سالسا حرف می زنیم.رقصهای اجتماعی بیشتر از قردادن و تکون دادن باسن، واسه ما یک تجربهی اجتماعی هستن که تو اون میتونیم با آدمهای جدید، بخصوص جنس مخالف ارتباط برقرار کنیم. این رقصها این فرصت رو بهمون میدن که بدون هیچ بهونه ای به یه دختر نزدیک بشیم و بهمون یاد میدن که این نزدیکی رو بدون جنسی کردنش حفظ کنیم و نقش مردونه رو تو یه رقص هماهنگ تمرین کنیم.ما از حال و هوامون تو این فضا میگیم. با ما همراه باشید.
-
اپیزود ۴۸: پریود مردانه
گاهی وقتها دوباره گم میشیم. خیلی ناامید از خودمون میپرسیم که آیا این مسیر دور ارزش رفتنش رو داره؟ از یه طرف خسته ایم از این همه انرژی و توجهی که روی بهتر کردن زندگی و رشد خودمون صرف می کنیم. از طرف دیگه، نمی تونیم درد زخمهای به ظاهر کهنهای رو انکار کنیم که ما رو از تجربهی کامل و لذتبخش زندگی روزمره دور میکنه. ما کمکم داریم با بالا و پایین مسیر آشنا میشیم و میخوایم بفهمیم که چطور شروع حس کردن و درد کشیدن میتونه شروع بهتر شدن و رشد کردن باشه. با ما همراه باشید....