در جستجوی هوش اخلاقی | In Search Of Ethical Intelligence

Farzad Sabaghpour

هوش اخلاقی، مجموعه‌ای از توانایی‌ها و مهارت‌های شناختی است، كه به ما توانایی توجه، پذيرش و عمل اخلاقی را می‌دهد. شناختن موقعیت‌های اخلاقی، و انتخاب رفتاری متناسب با آن موقعیت، و بی‌تفاوت نماندن، نمونه‌هایی از مهارت‌های شناختی در هوش اخلاقی هستند. با اين تعريف، هوش اخلاقی قوه و استعدادی است كه هر چه بيشتر در خودمان پرورش بدهيم، واكنش‌های ما كم‌تر آنی، هيجانی و بيشتر مبتنی بر اخلاق اصیل و خرد و عقل سليم خواهند بود. برای مطالعه مقالات در زمینه‌ی هوش اخلاقی به سایت زیر مراجعه فرمایید: http://www.metisblog.com اینستاگرام هوش اخلاقی: https://instagram.com/ethicalintelligence?utm_medium=copy_link

  1. 07/31/2023

    43- قضاوت

    قضاوت وقوع یک رخداد بیرونی و قضاوتی که در همان لحظه در مورد آن انجام می دهیم،  عملا هیچ زمانی را  براي تامل و درک درست از آن واقعه به ما نخواهد داد و اگر احياناً تفکری هم صورت بگيرد ، فقط براي توجيه في البداهه و سرسری از آن عمل یا پیشامد خواهد بود. بنابراین پیشامد بیرونی و قضاوت ما تقريبا همزمان صورت می گیرند، و به سختی می شود احساسی منفی را که موجب قضاوت  سوگیرانه در ما می شود  تشخیص داد. احساسات  بخش اصلي چشم انداز دروني ما را تشكيل مي دهند، و اغلب در زير سر و صداي دايمي افكارمان غرق و در هم آميخته مي شوند بي آن كه لزوماً آگاهي روشني از آن ها داشته باشيم. بنابراین در اغلب مواقع توجهی به حضور این احساسات منفی مان نداريم، مگر در زماني كه بر حضور خودشان پافشاري كنند و راهي براي ناديده انگاشتن آنها نباشد. از این رو، این احساسات منفی می توانند ما را گرفتار اظهار نظر عجولانه و رفتار شتاب زده خودشان کنند. امروزه، اكثر متخصصان بر اين موضوع توافق نظر دارند كه احساس و تفكر يك زوج جدا يي ناپذیرند. احساسات منفی با افكاری که در ضمیر ناخودآگاه مان داریم همراه می شوند، كشمكش، نارضايتي، و بد بینی را در خودآگاه یا ایگوی ما  نسبت به پیشامد هایی که در زندگی با آن ها مواجه می شویم بوجود مي آورند.  در حقیقت،  ایگو  بلندگوی قضاوت های عجولانه و شتاب زده ای است که مولد آن عواطف، احساسات و افکار منفی هستند که در ضمیر ناخودآگاه  شکل می گیرند و به شکل نفس اماره در گفتار و رفتار ما بروز می کنند. بنابراین تشخيص و تميز احساسات منفی، و همچنین تعيين هويت عوامل درونی و بیرونی که محرک این احساسات منفی و در نتیجه قضاوت های عجولانه در ما می شوند، نخستين مرحله در روند خودشناسی ما به شمار مي آيند. و اگر حداقل شناختی از خودمان نداشته باشیم، به سختي مي توانيم متوجه این گونه قضاوت های عجولانه در افکارمان بشویم و بدتر آن كه، بیشتركساني كه دور و برِ ما هستند نيز همين گونه عمل مي كنند، تا به حدي كه اين عمل طبيعي به نظر مي آيد. چنانچه زماني را به بررسي دقيق فرآيندهای ذهني مان اختصاص بدهیم ، بي ترديد از شمار چشمگير قضاو ت هايي كه در روابطِ هر روزه مان با ديگران ابراز مي كنيم، شگفت زده خواهيم شد. اکثر ما تبعات و تأثيرات سنگين قضاوت عجولانه را مي دانيم اما باز هم در غالب پیشامد ها  یکسره تفكر و عقل سلیم را نادیده می گیریم و اختیار از دست مان خارج می شود. واقعا به چه دليل در غالب چنین پیشامدهایی نسبت به  افکار و رفتارهای خودمان نا آگاهيم، اما بعضا وقتي از آن پیشامد فاصله می گیریم، با مرور مجدد و دقت بر روی جزئیات آن پیشامد،  ناهنجار ي ها واشکالات کاری که انجام داده ایم، نمایان می شود؟ آدرس اینستاگرام: https://instagram.com/ethicalintelligence?igshid=YmMyMTA2M2Y= از طریق آدرس ایمیل زیر با ما در ارتباط باشید: ethical.podcast@gmail.com برای مطالعه بیشتر به وب سایت زیر مراجعه فرمایید: www.metisblog.com

    20 min
  2. 07/17/2023

    42- خودبرتربینی

    خودبرتربینی شاید بعضی از ما با کمک تربیت اخلاقی‌ای که کسب کرده‌ایم، بتوانیم از قضاوت یا انتقاد و بدگویی درباره‌ی شخصی که  رابطه ی خوبی با او نداریم و وجودش برایمان آزار دهنده است خودداری کنیم.  ولی سرکوب این احساس منفی سبب از بین رفتن آن نمی‌شود و اگر روزی رفتار آزاردهنده‌ی آن شخص شدت بیشتری پیدا کند، به احتمال زیاد احساس منفی‌ای که وجود ما را فراگرفته است، قوی‌تر هم خواهد شد.  شاید به کمک نیروی اراده بتوانیم ‌خودمان را به نیک‌گویی از آن شخص وادار کنیم و از آنچه رخ می‌دهد شکایت هم نکنیم.اما اگر این تلاش‌ها از این مرحله فراتر نرود، نفس اماره در ما به اَشکال دیگری مانند دلسردی، ناامیدی، احساس بی‌عدالتی یا احساس برتری در مقابل آن شخص بروز خواهد کرد.  بنابراین اگر چه هنگام طغیان نفس، سرکوب کردن آن کاری ضروری است، اما این روش مبارزه‌، به‌ تنهایی کافی و مؤثر نیست. چون هر قدر هم تلاش کنیم، امیال یا به همان صورت قبل یا به صورتی جدید دوباره بروز می‌کنند.  ما هر قدر بيشتر بتوانيم براساس موازين اخلاقي و با نيت معنوي زندگي كنيم و نگذاريم نقاط ضعف مأيوسمان كنند، به همان اندازه وجدان مان راحت تر ميشود و رابطه ي قوي تري با مبدأ الهی پیدا خواهيم کرد. اين فرايند سبب می شود كه به تدريج با محبت تر و نوع دوستانه تر عمل كنيم و كيفيت روابطمان با سايرين را بهبود بدهیم. در مقابل فشارها، مقاوم تر شويم و حتي در دوران سختي از زندگي خود رضايت بيشتري داشته باشيم.به جايي برسيم كه زندگي در اين جهان دوبُعدي، چه از نظر مادي و چه معنوي برايمان راحت تر شود و پيشرفت در هریک از اين دو بُعد به رشد بُعد ديگر هم كمک کند. این بر عهده ي خود ماست كه از موقعيت هاي زندگي بهترين استفاده را ببريم و بتوانيم عليرغم شكست هاي بسيار راهمان را ادامه دهيم. وقتی روی خودمان کار می‌کنیم مشاهده می‌کنیم که در اغلب اوقات نفس بطور مستقیم و واضح خود را نشان نمی‌دهد، بلکه به صورت علایم پنهان و عمیقی بروز می‌کند که باید آن علایم را شناسایی کنیم.  در حقیقت وقتی یک عدم تعادل صفاتی در روان ما به مرحلة اختلال كاركردي برسد، اگر شناخت نسبی از خودمان داشته باشیم قادر خواهیم بود آثار و علائم بیماری روحی – روانی  آن را در قالب بروز صفاتی چون خودخواهي، خودنمايي، غرور، يأس، طغيان‌هاي روحي، حسادت و عصبانیت بیمارگونه  و بدبینی در فکر  خودمان شناسایی کنیم. آدرس اینستاگرام: https://instagram.com/ethicalintelligence?igshid=YmMyMTA2M2Y= از طریق آدرس ایمیل زیر با ما در ارتباط باشید: ethical.podcast@gmail.com برای مطالعه بیشتر به وب سایت زیر مراجعه فرمایید: www.metisblog.com

    21 min
  3. 07/10/2023

    اپیزود ویژه: گفتگوی پوریا صحرانورد با فرزاد صباغ‌پور در مورد کتاب در جستجوی هوش اخلاقی

    رعایت اصول «اخلاقی» موضوعی تازه و یا ابتکاری جدید نیست و همواره با تعلیم و تربیت همراه بوده است. برای شناخت موانع درونی به یک هوشی فراتر از هوش عاطفی و اجتماعی نیاز داریم، هوشی که ما را در شناخت نقاط قوت و ضعفمان یاری می‌دهد و موجب خودشناسی می‌شود و آن «هوش اخلاقی» است. در این اپیزود ویژه از پادکست در جستجوی هوش اخلاقی، دکتر پوریا صحرانورد (ویراستار کتاب در جستجوی هوش اخلاقی)، و مهندس فرزاد صباغ‌پور، مولف کتاب و گوینده پادکست، راجع به کتاب ت که به تازگی توسط انتشارات پندارتابان منتشر شده است، صحبت می‌کنند. برای تهیه کتاب در جستجوی هوش اخلاقی می‌توانید از طریق راه‌های زیر اقدام نمایید:
 دریافت نسخه چاپی با ۱۰٪ تخفیف از وب سایت جیحون (کد تخفیف: INT10)
 دریافت نسخه الکترونیک از کتابراه و فیدیبو آدرس اینستاگرام: https://instagram.com/ethicalintelligence?igshid=YmMyMTA2M2Y= از طریق آدرس ایمیل زیر با ما در ارتباط باشید: ethical.podcast@gmail.com برای مطالعه بیشتر به وب سایت زیر مراجعه فرمایید: www.metisblog.com

    23 min
  4. 07/03/2023

    41- غرور و خودبینی

    غرور و خودبینی صفت غرور با هستی و احساس وجودی ما عجین شده است. بنابراین يك خصوصیت روانی نیست که فقط در بعضی از ما وجود داشته باشد و باقي ‌ما فاقد آن باشیم. تشخیص صفت غرور کار سختی است. البته شاید بتوانيم بعضی علائم غرور را در خودمان تشخیص دهيم. اگرچه اين علایم در اشخاص مختلف، به اشكال متفاوتي بروز می‌کنند، ولی مهم این است که هیچ‌کس از این صفت مبرا نیست. غرور ریشه در نداشتن شناخت كافي از خود دارد كه باعث می‌شود تصویر نادرستی از خودمان در ذهن مان بسازیم. به همین دلیل است كه گفته می‌شود منشأ غرور جهل است. یکی از علائم غرور، خودخواهی و خودبینی است كه باعث می‌شود معایب خودمان را نبینیم و برای خودمان اهمیت بیش از حد قائل بشویم و تصویری از خودمان بسازیم که مطابق با واقعیت نیست. شايد در حرف ‌بگوییم كه فقط افراد ابله و خودبین خودشان را مرکز عالم می‌بینند اما در عمل،  خیلی از ما رفتارها و احساساتی از خودمان نشان می‌دهیم، كه بر خلاف اين ادعاست.  با اینکه زندگی مدام و به نحوی دردناک به ما یادآوری و گوشزد می‌کند که ما نه مرکز جهانیم و نه در رأس آن قرار داریم، با اين حال به‌طرز خستگی‌ناپذیری مي‌خواهيم این واقعیت را انكار كنيم.  وقتی کسی از ما انتقاد می‌کند، حس خودبرتربینی‌مان را که اساس ارتباطمان با دنیاست، به چالش می‌کشد. به همین علت است که از آن شخص مي‌رنجيم، چون شخصیتی را که برای خودمان تصور كرده‌ايم، پائین می‌آورد. از آنجایی‌که غرور از توهم و فریب خود نشأت می‌گیرد، وظیفه‌ي اخلاقی ما حکم می‌کند با واقعیت وجودی‌مان بیشتر آشنا شویم و از این طریق صفت تواضع را در خودمان رشد بدهیم. تواضع به ما امکان می‌دهد در مقابل فشارهای غرور مقاومت کنیم و جایگاه واقعی‌مان را در این دنیا بهتر ببينيم. اگر غرور را مترادف با جهل و از خود‌بی‌خبری بدانیم، فروتنی و تواضع مترادف با خودشناسی و  مستلزم داشتن معرفت درست از خود است. اما چطور می شود صفت تواضع را در خودمان پرورش بدهیم؟  اولین قدم آن است که تشخیص بدهیم در توهم هستیم. انکار را کنار بگذاريم و به یاد بیاوريم که جایگاه واقعی‌مان در این جهان کجاست. ما بهترین، زیباترین، باهوش‌ترین، با‌فرهنگ‌ترین، موفق‌ترین و محبوب‌ترین افراد نيستيم. ما اشتباه می‌كنيم، زياد هم اشتباه مي‌كنيم. بنابراین نيازي نيست ثابت كنيم در همه‌ي امور توانايي و مهارت داريم، واضح است که نتيجه‌اي هم ندارد. بنابراین باید سعی کنیم از اشتباهاتمان درس بگيريم تا بتوانیم در زمینه کسب صفت تواضع پیشرفت کنيم. البته باید قبول کرد که هر یک از ما صفات مثبت و توانایی‌هایی داریم. اما نباید به خاطر داشتن آن صفات دچار توهم بشیم و برای خودمان ارزش بيش از حد قائل شویم، چون كه ممکن است در يك لحظه همه‌ي آنها را از دست بدهیم. بنابراین اگر همکار یا دوستی را می‌بینيم که در محیط کار موقعیتي بهتری از ما دارد، نباید از او بدمان بیاید یا به آن حسادت کنیم و یا موقعيت او را بی‌عدالتی بدانيم. بلکه باید برای او خوشحال باشيم و خودمان هم كوشش كنيم كه پیشرفت کنيم. باید در نظر داشته باشیم که این یک قاعده و قانون کلی معنوی است، یعنی وقتی کسی نتواند عیب خودش را ببیند، آن عیب مثل سرطان، روح اش  را مریض و بیمار خواهد کرد. آدرس اینستاگرام: https://instagram.com/ethicalintelligence?igshid=YmMyMTA2M2Y= از طریق آدرس ایمیل زیر با ما در ارتباط باشید: ethical.podcast@gmail.com برای مطالعه بیشتر به وب سایت زیر مراجعه فرمایید: www.metisblog.com

    25 min
  5. 06/19/2023

    40- بدبینی

    مهمترین وظیفه مغز تضمین بقای انسان است، حتی در بدترین شرایط بقیه وظایف برای مغز فرعی محسوب می شوند.  تنفس، خوردن، خوابیدن، دفع ادرار و مدفوع برای بقای انسان بسیار حیاتی هستند، اما وقتی پیچیدگی های ذهن و رفتار را در نظر می گیریم، اهمیت  این موارد حیاتی به راحتی نادیده گرفته می شوند. مغز از پایین به بالا تکامل پیدا کرده است، یعنی ابتدا مغز غریزی یا ساقه مغز، سپس مغز عاطفی یا سیستم لیمبیک طی میلیون ها سال پدید آمده است. مغز عاطفی یا سیستم لیمبیک، مجموعه ای از سازه های عصبی ابتدایی است که در مرکز مغز قرار دارد و رفتارهای احساسی و هیجانی و محرک‌های انگیزشی بدن را در ارتباط با بقای نفس ایجاد و تنظیم می‌کند.  این هیجانات شامل شناسایی تهدید، خشم، ترس، لذت، وامثال آن است. علاوه بر این، بسیاری از ساختارهای عصبی مغز عاطفی، نقش مهمی در فرایند حافظه، ذخیره‌سازی اطلاعات وسیستم بویایی دارند. یکی از عواملی که مغز عاطفی یا سیستم لیمبیک را به مرکز احساسات و واکنش‌های هیجانی تبدیل کرده است، قرار گرفتن مغز عاطفی در مجاورت مغز عقلانی وشناختی است.  مغز عقلانی و شناختی که جوانترین بخش مغز محسوب می شود، طی فرآیند تکامل، میلیون ها سال  بعد از پیدایش مغز غریزی و عاطفی  به شکل لایه ای بیرونی بر روی آن ها پدید آمده است. مغز عقلانی و شناختی، به عنوان مركز اجرايي، احساسات اوليه‌ي پردازش‌شده توسط مغز غریزی و عاطفي را  تجزيه و تحليل مي‌كند و با تبديل آنها به ادراك، تصميمات و قضاوت‌ها، اعمال و رفتار آگاهانه‌ي ما را بر مبناي آن ها سازماندهي مي‌كند.  مغز شناختی براي مواجهه‌ي عاقلانه‌تر با دنيا، از استدلال و منطق استفاده مي‌كند و به ما توانایی معنی بخشیدن به حجم وسیعی از اطلاعاتی که از محیط دریافت می کنیم را می دهد. به‌ محض اينكه از خودمان سئوال مي‌كنيم: چرا فلان‌كس را دوست داريم؟ يا چرا از فلان‌كس متنفريم؟ افکار شناختی ما وارد میدان می شوند تا  با بررسی افکار عاطفی که از اميال، انگيزش‌ها و عواطف مغز غريزي و عاطفي‌ مان سر چشمه می گیرند، تصمیم نهایی را بگیرند. تقابل و گفتگوي بي‌پايان ميان جریان افکار مغز غريزي و ‌عاطفي، و جریان افکار شناختی مغز عقلانی ما در تمام لحظات و در قالب مكالمه‌اي دروني، در ذهن و روان ما در حال ارسال و دريافت است. اما از آن جایی که انسان به لحاظ خلقتی فطرتا یک موجود دو بعدی و معنوی است و جسم زیستی در حقیقت ابزاری برای روح یا من واقعی اش به حساب می آید، بنابراین افکار عاطفی و شناختی می تواند علاوه بر منشای جسم و محیط زندگی این دنیا، و از روح و دنیای دیگر هم سرچشمه بگیرد. در حقیقت روح هم ارگانیزمی مشابه ارگانیزم جسم زیستی دارد، ودارای مغز، عقل، ذهن وحافظه خاص خودش است. ذهن روح هم می تواند بر اساس احساسات، امیال، افکار ودانسته هایی که دارد افکار عاطفی وشناختی متفاوتی نسبت به یک رویداد و پیشامد بیرونی داشته باشد.  عقل جسم زیستی  که ما آن را عقل عادی هم می نامیم، همه چیز را فقط از دیدگاه خاص مادی اش تجزیه و تحلیل می‌کند.  این در حالی است که، عقل روح، که آن را عقل سلیم می نامیم، هر چیزی را علاوه بردیدگاه مادی، از بعد معنوی نیز مورد بررسی قرار می دهد.  در حقیقت از بدو تولد، مغز ما مدام تحت تاثیر دو جریان فکری – افکار عاطفی و افکار شناختی  قرار می گیرد که هم زمان  منشای آن  می تواند از جسم و این دنیا و روح و دنیای دیگر باشد. بنابراین اين خود ما هستيم كه بايد انتخاب كنيم به پیام كدام بخش از این جریان های عاطفی و شناختی توجه کنیم و عمل کنیم. در اغلب مواقع، وقتی با اتفاقاتی مثل یک تصادف، بر کنار شدن از کار، وخامت وضعیت مالی و رفاهی، مبتلا شدن به یک بیماری، مشکلات شخصی و خانوادگی، مشکلات روابط کاری در محیط کار و غیره، مواجه می شویم، مغز غریزی و عاطفی جسم  که به دنبال تامین خواسته های غریزی، تمایلات، گرایشها و نیازهاي مادی اش است، دائما این خواسته ها را به فکر و روانمان تحمیل می کند و  فکر ما را آشفته می کند. طبیعتا وقتی اتفاقات و رویدادهای روزمره زندگی،  مطابق با خواسته ها و تمایلات مغز غریزی و مغز عاطفی پیش نمی رود، افکار عاطفی از کنترل خارج شده رايجي مثل اضطراب، ترس، عصبانيت و يا حزن و اندوه  را در ما ایجاد می کند، و خود این اختلال نیز سبب می شود انرژی و افکار مضری که به آن نفس اماره گفته می شود در سطح ایگو یا عقل عادی ما بروز کند. نفس اماره، آن جزء از وجود ماست كه به پافشاري در ارضاي تمايلات آني خودش ادامه مي دهد ومي خواهد ما را به جهتي بكشاند كه بر خلاف اصول اخلاقی- عمل كنيم. انرژی منفی نفس اماره مي تواند در قالب صفات منفی چون غرور، حسادت، بدبینی، عصبانیت وخود برتربینی عقل عادی ما را تسخیر کند ومنجر به افكار، احساسات واعمال منفی درما شود.  ما فقط از طریق خودشناسي مي توانيم از بروز این صفات منفی در احساسات، افکار واعمال مان آگاه شويم ودر نتیجه از اين آگاهي براي بهتر عمل كردن استفاده كنيم. البته اگر بخواهيد از اصول اخلاقی در مبارزه با نفس اماره استفاده كنيد، نفس اماره هم سعي ميكند همان اصول را بر ضد شما به كار ببرد. به طور خلاصه، هر كدام از توانايي ها وصفاتي كه در شما هست، به هر نحوي كه آنها را پرورش داده باشيد، مي تواند به عنوان يكي از ابزارهای بالقوه ي نفس اماره نیز درآيد. مثلا اگر شما از اراده ي قوي برخوردار باشيد، نفس اماره ي شما هم از آن نيرو بهره مند است. اگر شما هوشمند باشيد، او هم هوش بسياري دارد. اگر شما ابتكار داريد، بدانيد كه او هم ابتكارهاي خاص خودش را دارد.  اما اگر کسی عقل سلیم پرورش یافته داشته باشد و  یک رویداد بیرونی را بر اساس اصول صحیح اخلاقی - الهی و از هر دو جنبه مادی و معنوی مشاهده، تعبیر و تفسیر کند، امکان این که قضاوت واقع بینانه و منصفانه ای از وقایع داشته باشد، خیلی زیاد خواهد بود. اما از آن جایی که اصولا هیچ مخلوقی در بدو پیدایش نه بالغ است و نه کامل، عقل عادی و عقل سلیم انسان نیز از این قانون گریز ندارند. بنابراین هر کس وظیفه دارد علاوه بر رشد دادن عقل عادی، عقل سلیم اش را  هم با  کسب تحصیلات و تجربیات زندگی رشد بدهد. اما در عمل چگونه می توان عقل سلیم را در خود رشد داد؟    آدرس اینستاگرام: https://instagram.com/ethicalintelligence?igshid=YmMyMTA2M2Y= از طریق آدرس ایمیل زیر با ما در ارتباط باشید: ethical.podcast@gmail.com برای مطالعه بیشتر به وب سایت زیر مراجعه فرمایید: www.metisblog.com

    30 min
  6. 06/05/2023

    39- تجربه خروج روح از بدن

    تجربه خروج روح از بدن از قرن نوزدهم، محققین بسیاری در مورد آنچه که امروز به آن« تجربه‌ی نزدیک به‌ مرگ» می‌گویند، گزارش‌هایی داده‌اند. با این حال تا اواسط سال‌های ۱۹۷۰ این موضوع به صورت عام مطرح نشده بود.  در سال۱۹۷۵، شخصی به نام دکتر مودی متوجه شد فردی به نام جرج ریچی  به علت ایست قلبی ناشی از ابتلا به ذات‌الریه، به مدت نُه دقیقه از جسم فیزیکی‌ خودش خارج شده و چیزی شبیه خوابی عجیب و تکان دهنده‌ را تجربه کرده است. جورج ریچی موجود نورانی را ملاقات کرده بود و در آن مدت چنان حالت صلح، آرامش و خوشی را تجربه کرده بود که توصیف آن با کلمات امکان‌پذیر نبوده است. پانزده سال بعد از این موضوع، دکترمودی از دانشجویی می‌شنود که او هم تجربه‌ای مشابه تجربه‌ی جورج ریچی را داشته است.  دکتر مودی این دو تجربه را برای چند گروه از دانشجویانش تعریف کرد و متوجه شد که در هر گروه لااقل یک نفر چنین چیزی را تجربه‌ کرده است، اما جرات ابراز آن را نداشته است. همچنین چند پزشک که طی عمل‌های جراحی شاهد حوادث مشابهی بوده‌اند آن را  برای دکتر مودی بازگو کردند. این امر انگیزه ای شد تا دکتر مودی به تحقیق  بیش از 150 مورد تجربه نزدیک به مرگ افراد دیگر بپردازد و نتایج تحقیقات خودش را در کتابی با نام "زندگی پس از زندگی" یا Life After Life ارایه بدهد. اکثر کسانیکه مرگ را از نزدیک تجربه کرده اند، احساس می کنند از جسمشان جدا می شوند و در وضعیتی شناور، شاهد اتفاقاتی هستند که اطراف شان رخ می دهد. آنها این تجربه را به در آوردن لباس یا پوسته ای سنگین تشبیه می کنند، که پس از آن آزادانه به حرکت در می آیند و از پوسته ی قدیمی شان رها می شوند. افرادی که پیچیده ترین تجارب خروج از جسم را پشت سر می گذارند، می توانند جزئیات کامل اتفاقی را که برای جسمشان رخ داده توصیف کنند، و نکته ی جالب این است که این افراد اکثرا خودشان را بخشی از چیزی می دانند که در بالا قرار گرفته، نه جسمی که در آن پایین دراز کشیده است. یکی از ثابت ترین مشخصات در توصیفات افرادی که مرگ را لمس کرده اند، دیدن یک تونل نور است. گرچه به طریق های مختلفی توصیف شده است. این افراد علاوه بر دیدن تونل نور، به موجودی نورانی و درخشان هم اشاره کرده اند. همه این افراد اعم از مذهبی یا غیر مذهبی این موجود را سرشار از عشق، لطف و مهربانی، که دیگران را قضاوت نمی کرده است، توصیف کرده اند. اما اگر حقیقت ما روح است، پس در اين دنيای خاکی چه می کنیم؟ اصل وجود انسان يا« خود» اساسا يك ارگانيزم روحي - رواني است كه موقتا در يك جسم بيولوژيكي و در این دنیای خاکی سكنا گزيده است. همین ارگانيزم روحي – رواني یا خود است که به انسان هويت مي‌بخشد، در او ايجاد فكر مي‌كند، باعث مي‌شود احساس كند كه هست و پس از مرگ هم باقي مي‌ماند. بنابراین دنياي خاکی حالت يك گذرگاه را دارد و محلي است كه روح در آن آموزش لازم براي رسيدن به رشد روحی را مي‌بيند.  در حقیقت زندگي مادي براي كسي كه بداند چگونه از آن بهره‌برداري كند يك معدن طلاي ناب محسوب می شود. اما از آنجايي كه به انسان كمي اختيار عطاء شده است، هر چه از خوب و بد برايش پيش بيايد نتيجة اعمالي است كه يا در اين زندگي و يا در زندگی های متوالی قبلی مرتكب شده است. خود اين اصل، نتيجة رحمانيت خداوند است. چرا که خداوند براي تربيت و به كمال رساندن روح ما عكس‌العمل اعمال و نيات را به  خود ما برمي‌گرداند. پس بايد دنيا را با نظري مثبت نگريست چون هر چه پيش مي‌آيد جنبة آموزش دارد. آدرس اینستاگرام: https://instagram.com/ethicalintelligence?igshid=YmMyMTA2M2Y= از طریق آدرس ایمیل زیر با ما در ارتباط باشید: ethical.podcast@gmail.com برای مطالعه بیشتر به وب سایت زیر مراجعه فرمایید: www.metisblog.com

    28 min
  7. 05/22/2023

    38- دژاوو

    امروزه روان‌شناسی شناختی، حافظه را فرآیند ذخیره‌سازی اطلاعات و تجربیات، برای بازیابی احتمالی در مقطعی در آینده می‌داند، که فرآیند تفکر و حل مسئله به‌شدت به  فرآیند تداعی حافظه در گذشته متکی است. اما در فرآیند تداعی و فراخوانی حافظه، پديده‌اي به نام دژاوو وجود دارد، که علی‌رغم مساعي فراوان دانشمندان و محققان مغز و اعصاب و روان‌شناسان شناختی، هنوز به‌صورت معما باقی مانده است. كسانی که «دِ ژا وو» را تجربه کرده‌اند،  آن را به‌عنوان حس آشنایی شدیدی نسبت به مكاني، رويدادي، يا كسي که اصلاً نمي‌بايست برایشان آشنا باشد، توصیف می کنند. كلمه‌ي «د ژا وو» كلمه‌اي فرانسوی به معنای «از پيش دیده‌شده»، یا «آشناپنداری»، است که برای اولین بار در سال 1876 در کتاب روان‌شناسی آینده، توسط امیل بوراک، فیلسوف و روان‌شناس فرانسوی مطرح شد.  «د ژا وو» يك وضعيت ذهني است، که در آن فرد پس از مشاهده‌‌ي يك صحنه‌ یا شنیدن يك مکالمه، احساس می‌کند قبلاً آن صحنه را دیده، یا آن مکالمه را شنيده است. کریس مولن، استاد روان‌شناسی شناختی و عضو ارشد انستیتوی دانشگاه فرانسه معتقد است «د ژا وو» یکی از پیچیده‌ترین و ذهنی‌ترین وضعيت‌های حافظه است، این جنبه‌ از عملکرد حافظه تا همین اواخر از جانب روان‌شناسان شناختی نادیده گرفته شده بود. در تحقیقات رسمی اعلام شده است كه حدود هشتاد و پنج درصد افراد، در زندگي حداقل یک بار  «د ژاوو» را تجربه کرده‌اند. اکثر این افراد، این پدیده را حسی غیرمنتظره و زودگذر و با اسرار ماورایی مرتبط می‌‌دانند. اما اين پديده به همان اندازه که کنجکاوی افرادی را برانگيخته که آن را تجربه کرده‌اند، دانشمندانی را هم که در این زمینه تحقیق می‌کنند، به چالش کشیده است.  هانری برگسون، یکی از مشهورترین فلاسفه‌‌ي فرانسوی اواخر قرن نوزدهم و برنده‌‌ي جایزه‌‌ي نوبل ادبیات معتقد است ما در پدیده‌‌ي «د ژا وو»، با یک ناهنجاری یا نوعي انحطاط در حافظه مواجه نيستیم. بلکه با خاطرات ذخیره‌شده در حافظه‌‌ي بلندمدت مواجهیم، که در حالت عادي در دسترسمان قرار ندارند و از ذهن خودآگاه‌مان پنهان هستند. به اعتقاد او به همین دلیل است که پدیده‌‌ي «د ژا وو» مدام در زندگی ما بروز نمي‌كند و فقط بعضي افراد، آن هم در زمان‌هایي خاص، آن را تجربه می‌کنند. طبق استدلال او، «د ژا وو» بخشی از خاطرات ذخيره‌شده در حافظه‌‌ي روح است، که در لحظه‌اي خاص و با قرار گرفتن در شرایطی خاص، به‌طور غیرارادی در ذهن خودآگاه ما تداعی می‌شوند. از نظر برگسون، این لحظه‌‌ي خاص، نقطه‌‌ي تلاقی بین حافظه‌‌ي روح و حافظه‌‌ي مغز است.   آدرس اینستاگرام: https://instagram.com/ethicalintelligence?igshid=YmMyMTA2M2Y= از طریق آدرس ایمیل زیر با ما در ارتباط باشید: ethical.podcast@gmail.com برای مطالعه بیشتر به وب سایت زیر مراجعه فرمایید: www.metisblog.com

    22 min
  8. 05/08/2023

    37- فراروان‌شناسی

    فرا روان‌شناسی  بسیاری از بیماران روانی با افسردگی شدید یا با فوبیای غیرمنطقی از مکان های بلند یا ترس از غرق شدن، یا از آتش مواجه هستند و مشکلات جسمی و عاطفی جدی در زندگی کنونی این بیماران وجود دارد. اما آنچه در مورد این احساسات گیج کننده است این که هیچ ارتباطی بین این ترس ها با تجربیات زندگی امروز این اشخاص دیده نمی شود.  بطور مثال زنی که هرگز دچار سوختگی جدی در این زندگی نشده بود، اما از آتش می ترسید، در یکی از زندگی های گذشته اش در آتش سوخته بود. یا مردی که از جمعیت وحشت زیادی داشت، مشخص شد که دریکی از زندگی گذشته در شورشی زیر دست و پای جمعیت مانده است. مرد جوانی که از پرواز می ترسید، در زندگی قبلی اش در جنگ جهانی دوم به عنوان یک خلبان جنگنده سرنگون شده بود.  از منظر درمان از طریق زندگی های گذشته، چیزهایی که این بیماران از آنها می ترسند، ، به هیچ عنوان تعجب آور نیستند.  چون این اختلالات روانی، آثار و  بقایای به جا مانده از ترس‌ها و تروماهای تجربه شده درزندگی‌های گذشته این بیماران است که در حافظه ناخودآگاه روحی آنها ذخیره شده است و بصورت ژنتیک روحی در آمده است.   در دهه 1950، روانکاوان تلاش می کردند با استفاده از روش کلاسیک روانکاوی فروید، و از طریق هیپنوتیزم به منشای اختلالات روانی آن ها در دوران کودکی بیماران پی ببرند.   اما  این روانکاوان اغلب با کمال تعجب و شگفتی، شاهد مرور خاطرات زندگی های گذشته مراجعه کنندگانشان بودند.  در آن زمان، اکثر این روانکاوان برای از دست ندادن شهرت، اعتبار و احتمالاً شغل خود، خاطرات زندگی گذشته بیماران خود را جایی مطرح نمی کردند و ترجیح می دادند در مورد آن سکوت کنند.  اما با شروع نیمه دوم قرن، برخی از پیشگامان شجاع شروع بازگو کردن تجربیات زندگی های گذشته  بیماران خود کردند.  معدودی از این روانشناسان و روانپزشکان، برخی از اختلالات روانی و ترس های به ظاهر غیرمنطقی بیماران را پیامد و عکس العمل ناشی از  سانحه و ترومای که آنها در زندگی های گذشته شان تجربه کرده بودند، می دانستند. به این ترتیب بر خلاف ادعای برخی از فلاسفه که ذهن در بدو تولد یک "لوح پاک" می دانند، امروزه  بیشتر محققان فرا روانشناسی اذعان دارند که بیشتر اختلالات روانی ما ناشی از مشکلاتی است که با آنها متولد شده ایم. آدرس اینستاگرام: https://instagram.com/ethicalintelligence?igshid=YmMyMTA2M2Y= از طریق آدرس ایمیل زیر با ما در ارتباط باشید: ethical.podcast@gmail.com برای مطالعه بیشتر به وب سایت زیر مراجعه فرمایید: www.metisblog.com

    22 min
4.8
out of 5
19 Ratings

About

هوش اخلاقی، مجموعه‌ای از توانایی‌ها و مهارت‌های شناختی است، كه به ما توانایی توجه، پذيرش و عمل اخلاقی را می‌دهد. شناختن موقعیت‌های اخلاقی، و انتخاب رفتاری متناسب با آن موقعیت، و بی‌تفاوت نماندن، نمونه‌هایی از مهارت‌های شناختی در هوش اخلاقی هستند. با اين تعريف، هوش اخلاقی قوه و استعدادی است كه هر چه بيشتر در خودمان پرورش بدهيم، واكنش‌های ما كم‌تر آنی، هيجانی و بيشتر مبتنی بر اخلاق اصیل و خرد و عقل سليم خواهند بود. برای مطالعه مقالات در زمینه‌ی هوش اخلاقی به سایت زیر مراجعه فرمایید: http://www.metisblog.com اینستاگرام هوش اخلاقی: https://instagram.com/ethicalintelligence?utm_medium=copy_link

You Might Also Like